(112) ضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الْذِّلَّةُ أَیْنَ مَا ثُقِفُواْ إِلَّا بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ وَحَبْلٍ مِّنَ الْنَّاسِ وَبَآءُو بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ وَضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الْمَسْکَنَةُ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَانُواْ یَکْفُرُونَ بِایَتِ اللَّهِ وَیَقْتُلُونَ الْأَنْبِیَآءَ بِغَیْرِ حَقٍّ ذَ لِکَ بِمَا عَصَواْ وَّکَانُواْ یَعْتَدُونَ
(دشمنان شما به قدری ترسو و زبون هستند که) هر کجا یافت شوند، مُهر ذلّت بر آنها خورده است، مگر آنکه به ریسمان (امان) الهی چنگ زنند (و از انحراف و فسق دست برداشته، ایمان آورند) و با مردم پیوندی برقرار کنند. آنها گرفتار خشم خدا گشتند ومُهر بیچارگی بر آنها زده شد. این به خاطر آن بود که به آیات خدا کفر میورزیدند و پیامبران را به ناحق میکشتند. این بدان سبب بود که عصیان ورزیده و تجاوز میکردند.
نکته ها:
چنانکه در روایات آمده، این آیه در مورد قوم یهود است که به جهت نافرمانی حکم خدا و پیامبران، دچار غضب الهی گردیده و مُهر ذلّت و مسکنت بر آنان زده شد. از جمله گناهان آنان کشتن پیامبران بوده است که طبق روایات، مراد از آن، کشتن با شمشیر نیست، بلکه افشای اخبار و اسرار آنان بوده که موجب سلطهی قدرتهای ستمگر و قتل آنان میگردیده است.**کافی، ج 2، ص 371.***
پیام ها:
1- نتیجهی کفر و پیامبرکشی، ذلّت و مسکنت است. (ضربت علیهم الذلّة)
2- یهود همیشه ذلیل است. گرچه گاهی سرنخ تبلیغات و اقتصاد و سیاست را به دست میگیرد، امّا از نظر کرامت و عزّت و محبوبیّت و امنیّت، بدترین جایگاه را دارد. (مثل افراد دزد وچاقوکشی که ایجاد دلهره کرده ودرآمدهای کلانی به دست میآورند، ولی هرگز از جایگاه والایی برخوردار نیستند.) (ضربت علیهم الذلّة)
3- روحیّهی مؤمنان را با بیان وضع نکبتبار مخالفان تقویت کنید. (ضربت علیهم الذلّة)
4- رمز عزّت دو چیز است: ایمانی از درون به قدرت الهی، ارتباطات حسنهای از بیرون با امّتها و ملّتها. (حبل من اللّه و حبل من الناس)
5 - راه نجات یهود، یا ایمان آوردن به اسلام است؛ (حبل من اللّه) یا عقد قرارداد با مسلمانان. (حبل من الناس)
6- عقیده، در عمل اثر دارد. (ذلک بانهم کانوا یکفرون)
7- برای قوم یهود انبیای متعدّدی آمدند. (النبیین)
8 - نسبت به بزرگترین شخصیّتها نیز معیارها را فراموش نکنید. با اینکه پیامبرکشی بزرگترین جنایت است، امّا کلمه «بغیر حق» رمز آن است که معیار، باطل است، نه شخص پیامبر. (یقتلون النبیین بغیر حق)
9- گناه و تجاوز، زمینهساز گناهان بزرگتری همچون کفر و پیامبرکشی میگردد. (ذلک بما عصوا...)
10- آنچه از تجاوز و کفر بدتر است، اصرار بر کفر و تجاوز است. (کانوا یعتدون)