تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 2
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره آل عمران آیه 104

(104) وَلْتَکُنْ مِّنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی‏ الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَأُوْلَِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‏
و از میان شما باید گروهی باشند که (دیگران را) به خیر دعوت نمایند و امربه معروف ونهی از منکر کنند و آنها همان رستگارانند.
نکته ها:
قرارگرفتن آیه مربوط به امر به معروف ونهی از منکر در میان دو آیه‏ای که دستور اتّحاد و یکپارچگی می‏دهد، شاید از آن رو باشد که در نظام اجتماعیِ متفرّق و از هم پاشیده، یا قدرت دعوت به خیر و معروف وجود ندارد و یا اینکه چنین دعوت‏هایی مؤثّر و کارساز نیست.
امر به معروف ونهی از منکر، به دو صورت انجام می‏شود:
1- به عنوان وظیفه‏ای عمومی و همگانی که هرکس به مقدار توانایی خود باید به آن اقدام نماید.
2- وظیفه‏ای که یک گروه سازمان یافته و منسجم آن را به عهده دارد و با قدرت، آن را پی‏می‏گیرد. چنانکه اگر راننده‏ای در خیابان خلاف کند، هم سایر رانندگان با چراغ و بوق به او اعتراض می‏کنند و هم پلیس راهنمایی برای برخورد قاطع با متخلّف وارد صحنه می‏شود.
درباره امربه‏معروف ونهی از منکر، روایات بسیاری آمده که از نقل آنها صرف‏نظر و به این مقدار بسنده می‏کنیم که علی علیه السلام فرمود: اگر امر به معروف و نهی از منکر ترک شود، کارهای نیک و خیر تعطیل و اشرار و بَدان مسلّط می‏شوند.**نهج‏البلاغه، نامه 47.***
پیام ها:
1- در جامعه اسلامی، باید گروهی بازرس و ناظر که مورد تأیید نظام هستند، بر رفتارهای اجتماعی مردم نظارت داشته باشند. (ولتکن منکم امّة)
2- اصلاح جامعه و جلوگیری از فساد، بدون قدرتِ منسجم و مسئول مشخّص امکان ندارد. (منکم امّة)
3- دعوت‏کننده‏ی به خیر ومعروف باید اسلام‏شناس، مردم‏شناس وشیوه‏شناس باشد. لذا بعضی از امّت این وظیفه را به عهده دارند، نه همه آنها. (منکم‏امّة)
4- دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر، باید به صورت دائمی باشد، نه موسمی و موقّتی.**فعل مضارع، نشانه‏ی استمرار است.*** (یدعون، یأمرون، ینهون)
5 - امر به معروف، بر نهی از منکر مقدّم است. اگر راه معروف‏ها باز شود، زمینه برای منکر کم می‏گردد. (یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر)
6- کسانی که برای رشد و اصلاح جامعه دل می‏سوزانند، رستگاران واقعی هستند وگوشه‏گیرانِ بی‏تفاوت را از این رستگاری سهمی نیست. (اولئک هم‏المفلحون)
7- فلاح و رستگاری، تنها در نجات و رهایی خود خلاصه نمی‏شود، بلکه نجات و رشد دیگران نیز از شرایط فلاح است. (یأمرون، ینهون، اولئک هم المفلحون)