(77) إِنَّ الَّذِینَ یَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَیْمَنِهِمْ ثَمَناً قَلِیلاً أُوْلَئِکَ لَاخَلَقَ لَهُمْ فِی الْأَخِرَةِ وَلَا یُکَلِّمُهُمْ اللَّهُ وَلَا یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیَمَةِ وَلَا یُزَکِّیهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ
همانا کسانی که پیمان خدا و سوگندهای خودشان را به بهای ناچیزی میفروشند، آنان برایشان نصیبی در آخرت نیست و خداوند در قیامت با آنها سخن نمیگوید و به آنان نیز نظر (لطف) نمیکند، آنها را (از گناه) پاک نمیسازد و برای آنان عذابی دردناک است.
نکته ها:
این آیه، کسانی را که پیمان شکنی میکنند، به پنج نوع قهر الهی تهدید میکند: بیبهرگی در آخرت، محرومیّت از خطاب الهی، محرومیّت از نظر لطف الهی، محرومیّت از پاکی از گناه و گرفتاری به عذاب دردناک.
در روایات شیعه و سنّی آمده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: (لا ایمان لِمَن لااَمان له و لا دین لِمَن لاعهد له) کسی که مراعات امانت نکند، ایمان ندارد و آن کسی که به عهد خویش وفادار نباشد بیدین است.**تفسیر مراغی و نورالثقلین.***
در بعضی روایات آمده است که مراد از «عهد اللّه»، حقایق مربوط به پیامبر اسلام در تورات است که به دست عالمان یهود تحریف گشته است.
مقایسه کنیم وضع کسانی را که از جانب خداوند به آنها سلام داده میشود؛ (سلامٌ قولاً من ربّ رحیم)**یس، 58.*** با کسانی که خدا هیچ سخنی با آنان نگوید؛ (لایکلّمهم اللّه) واگر نالهای سر دهند با جملهی (اخسئوا فیها ولاتکلمون)**مؤمنون، 108.*** خفه میشوند.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: هر کس با سوگند، مال و ثروت برادرش را به ناحق بخورد، مورد غضب الهی است. سپس این آیه را تلاوت نمودند.**تفسیر نورالثقلین.***
حضرت علی علیه السلام فرمودند: مراد از نگاه خداوند در قیامت؛ (لاینظر الیهم) نگاه رحمت است، (نه نگاه با چشم).**تفسیربرهان، ج1، ص293.***
پیام ها:
1- امانت مردم نزد انسان، عهد الهی است. در آیات قبل خواندیم که بعضی امانت مردم را بر نمیگردانند، در این آیه به جای امانت مردم، کلمهی (عهداللّه) بکار رفته است.
2- پیمان شکنی، از گناهان کبیره است. این نوع تهدید پیدرپی، در باره هیچ گناهی در قرآن مطرح نشده است. (یشترون بعهد اللّه... لا خلاق لهم...)
3- سوگند دروغ، سبب محرومیّت در قیامت میشود. (یشترون... ایمانهم)
4- دنیاپرستی، ریشهی پیمان شکنی است. (ثمناً)
5 - بهای پیمان شکنی هرچه باشد، کم است. (ثمناً قلیلاً)
6- کیفرهای قیامت، متناسب با عملکرد خود ماست. بیاعتنایی ما به تعهّدات الهی، سبب بیاعتنایی خدا به ماست. (لا یکلّمهم، لا ینظر الیهم، لایزکّیهم)
7- عذابهای اُخروی، هم جسمی است و هم روحی. هم تحقیر است؛ (لایکلّمهم اللّه) و هم شکنجه و مجازات. (ولهم عذاب الیم)