ابتدا باید به سراغ ریشههای اعتقادی و فکری و فرهنگی آن رفت:
اگر کسی باور کند که مالی که در اختیار او است، امانت و هدیه خدایی است،
اگر باور کند امتیازی بر دیگران ندارد و همه با هم برادرند،
اگر باور کند ارزش جذب دل محرومان، بیش از ارزش جمع مال است،
اگر باور کند دعای محرومان مشکلهای او را حل میکند،
اگرباور کند ممکن است فردا خودش یکی از محرومان جامعه باشد،
اگر باور کند که خدا جای انفاق را با جمله فهو یخلفه(15) پر میکند،
اگر باور کند انفاق او همچون دانهای است که تبدیل به خوشههای متعدد و صدها دانه میشود،
اگر باور کند فقیر مال و کمک او را برای قیامتش حمل میکند،
اگر باور کند سیر شدن فقرا برای تو یک لذت معنوی و آرامش درونی به همراه خواهد آورد، اگر باور کند کمک امروز او به صورت چهره زیبایی در برزخ مونس او خواهد بود،
اگر باور کند حل مشکل مسلمین، حل مشکل رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) است،
اگر باور کند بی تفاوتی نسبت به محرومان جامعه ممکن است سبب انفجار و انقلاب و از دست دادن کل هستی او شود،
اگر به آثار و برکات و پاداشهای کمک به دیگران ایمان داشته باشد،
و اگر خطرات بی تفاوتی، کنز اندوزی، بخل و حرص را بداند و با تاریخ ثروتمندان بی تفاوت آشنا شود، خود را برای پرداخت خمس و زکات و انفاق و... آماده میکند. اگر بدانیم که خدا از ما قرض خواسته و فرموده است: من ذا الذی یقرض الله قرضا حسنا(16)
در حالی که خزینههای آسمان و زمین به دست او است، خواهیم فهمید که مراد از این قرض دادن در حقیقت شکوفایی روحیه سخاوت و انسان دوستی در انسان است.(17)
اگر ما همچون حضرت سلیمان دادههای الهی را از فضل خداوند بدانیم، نه در اثر زرنگی خود و بگوییم: هذا من فضل ربی(18)، هرگز هرگز در پرداخت خمس و زکات مال خود بخل نمیکنیم.
اگر ما نعمتهای خداوند را تنها وسیلهی رفاه و غفلت و سر مستی ندانیم، بلکه همان گونه که قرآن میفرماید: لیبلونی ءاشکرام اکفر(19)، آنها را وسیله آزمایش خود بدانیم که آیا با بکارگیری صحیح آنها شکر عملی نعمتهای خدادادی را بجا میآوریم و یا کفران نعمت میکنیم،
اگر همان گونه که امام رضا (علیه السلام) فرمود، بدانیم که خداوند مسئولیت افراد زمین گیر را به عهده متمکنین قرار داده است،
اگر بدانیم هستی ما و فکر و علم و قدرت و ابتکار و توفیقی که داریم، از خداوند است و حتی در کشاورزی نقش ما تنها بذرافشانی و آبیاری است، اما جذب آب توسط زمین و شکوفایی بذر در درون آن، دوری از آفات، جذب نور و هوا، شکفتگی زمین و خروج خوشهها از خداست و به تعبیر قرآن: انتم تزرعون ام نحن الزارعون(20) هرگز بخل نخواهیم کرد.
اگر بدانیم دریافت کنندگان کمکهای ما در ظاهر فقرا هستند، ولی در واقع خداوند است که صدقات را تحویل میگیرد، یاخذ الصدقات(21) به راحتی کمک میکنیم (و همان گونه که در روایتها آمده) دست خود را نیز میبوسیم.
اگر بدانیم بی اعتنایی به فقرا ما را به سرنوشت قارونها گرفتار میکند که خود و خانه (و سرمایه هایش) یک جا به زمین فرو رفتند، فخسفنا به و بداره این همه بخل در کار نخواهد بود. قارون میگفت: سرمایه من از خدا نیست، بلکه به وسیله علم و تخصص و ابتکار و نبوغی که خودم دارم، آن را بدست آوردهام(22)
اگر به داستان باغی که سوخت توجه کنیم، خواهیم دید که چگونه باغ کسانی که تصمیم گرفتند فقرا را از نعمتهای الهی محروم کنند، یک جا سوخت.(23)
اگر بدانیم بی توجهی به یتیمان ممکن است سبب یتیم شدن فرزندان خود ما شود.
اگر بدانیم کمکهای امروز ما در مواردی ده برابر و در مواردی هفتصد برابر میشود و به ما بر میگردد، هرگز بخل نخواهیم کرد.
اگر به سخن امام صادق (علیه السلام) ایمان داشته باشیم که فرمود: خداوند مهمتر از زکات چیزی را بر مردم سخت نگرفته است و بسیاری از مردم به خاطر نپرداختن آن هلاک شدهاند (24) هرگز بخل نخواهیم کرد. اگر بدانیم آن که ما را از فقر آینده میترساند، شیطان است الشیطان یعدکم الفقر، هرگز از وسوسههای تهدید آمیز شیطان نمیترسیم.
اگر بدانیم ما جانشین خدا هستیم، و حیف است تنها به مادیات راضی باشیم، هرگز به مادیات دلخوش نمیشویم ارضیتم بالحیوةالدنیا(25)
اگر بدانیم ریشه جمع مال، پندار باطل ابدی بودن آن است، الذی جمع مالا وعدده یحسب ان ماله اخلده(26) هرگز از پرداخت خمس و زکات طفره نمیرویم.
اگر بدانیم هر چه بیشتر داشته باشیم، مسئولیت ما بیشتر است (خداوندی که به پیامبرش کوثر و خیر کثیر میدهد، برای او ذبح گوسفند را کافی نمیداند، بلکه باید شتری نحر نماید)(27) آری کسی که بیشترین دریافت را دارد، باید کمک او نیز بیشتر باشد.
اگر بدانیم با پرداخت زکات، سلام و صلوات پیامبر را دریافت میکنیم، به راحتی زکات خواهیم داد (قرآن به پیامبر میفرماید: زکات مردم را بگیر و بر آنها درود بفرست).(28)
اگر بدانیم در 27 جای قرآن زکات در کنار نماز آمده است و اگر بدانیم حضرت امیر (علیه السلام) انگشتر خود را در نماز به فقیر داد، (حتی صبر نکرد نماز تمام شود) و اگر بدانیم ارزش کمک به محرومان همچون بوسیدن کعبه و حجرالاسود است، هرگز آن را به دیگری واگذار نمیکنیم و حتما مسئولیت آن را خودمان به عهده خواهیم گرفت. (گاهی یاران امام از امام میخواستند که حمل غذا به خانه فقرا را به آنان واگذار نماید، ولی امامان معصوم ما نمیپذیرفتند).
اگر بدانیم سفارش کمک به محرومان باید هم دائمی باشد و هم از درون خانواده شروع شود، و کان یامر اهله بالصلوة و الزکوة(29) بیشتر به عظمت آن پی خواهیم برد.
اگر بدانیم از اولین وظائف حکومت صالحان رسیدگی به فقرا است، جایگاه زکات را خواهیم دانست. الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلوة و اتوا الزکوة(30)
اگر بدانیم که دوزخیان در پاسخ بهشتیان میگویند: یکی از عوامل سقوط ما به دوزخ بی تفاوتی نسبت به فقرا بوده است، ولم نک نطعم المسکین(31) نسبت به آنان احساس مسئولیت خواهیم کرد.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله ) فرمود: قیامت بر پا نمیشود مگر در زمانی که مردم زکات را خسارت و ضرر بدانند.(32)
اگر باور کنیم که رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) فرمود روزی برای شما فرا خواهد رسید که شما از هرکس محتاجتر خواهید بود، هرگز بخل نخواهیم کرد.(33)
اگر باور کنیم که حضرت زینب (سلام الله علیها) فرمود: خداوند زکات را واجب کرد تا رزق شما را زیاد کند،
اگر باور کنیم سخن خدا را که فرمود: افراد بخیل گمان مبرند که اموالشان برای آنان خیر است، بلکه برای آنها شر است،(34)
اگر باور کنیم که قرآن میفرماید آنچه نزد شماست، نابود میشود و آنچه برای خدا و در راه او داده میشود، باقی میماند،(35)
اگر باور کنیم که امام صادق (علیه السلام) فرمود: خداوند فقرا را در اموال اغنیا شریک قرار داده است و نباید حق فقرا در غیر آنان هزینه شود،(36)
اگر باور کنیم که خداوند از بندهاش میپرسد: آیا نسبت به فرمان من بخل میکنی؟! یا مرا متهم میکنی؟! یا گمان میکنی که من از جبران آنچه انفاق کردهای عاجزم؟!، خود را برای کمک به محرومان آمادهتر خواهیم کرد.(37) اکنون که با چهل اگر آشنا شدیم به سراغ آثار و برکات و اهمیت زکات برویم: اگر بدانیم که امام صادق (علیه السلام) فرمود: نپرداختن زکات از گناهانی است که سبب ندامت و حسرت میشود(38) و لحظه مرگ انسان از خداوند میخواهد که به دنیا برگردد و حق فقراء را بدهد،(39)
اگر بدانیم که زکات ندادن انسان را از مدار ایمان و اسلام خارج میکند،(40)
اگر بدانیم که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله ) در سایه کعبه میفرمود: کسانی از همه زیانکارترند. ابوذر پرسیدن چه کسانی زیانکارترند؟ فرمود: کسی که زکات نمیدهد(41)
اگر بدانیم هر روز هزار فرشته ثروتمندی را که زکات نمیدهند به آتش بشارات میدهند،(42)
اگر بدانیم رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) کسانی را که پرداخت زکات را خسارت میپندارند به انواع قهرهای الهی (باد سخت، زلزله و دگرگونی چهره )تهدید فرموده است،(43)
اگر بدانیم که حضرت مهدی (علیه السلام) با کسانی که زکات مال خود را نمیپردازند مانند زناکاران همسردار برخورد انقلابی خواهد نمود و گردنشان را میزند،(44)
اگر بدانیم که رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) سوگند یاد کردند که نپرداختن زکات خیانت به خدا و شرک است،(45)
اگر بدانیم که خداوند نام کسانی که زکات نمیدهند را میان نام مشرکان و کافران قرار داده است،(46)
اگر بدانیم که زکات از ضروریات دین و انکار آن به منزله کفر است،(47)
اگر بدانیم که در زمان ابوبکر با گروهی که زکات نمیدادند برخورد نظامی شد و بر علیه آن افراد لشگرکشی شد و حضرت علی (علیه السلام) نیز در آن جبهه شرکت فرمودند(48) و نام این گروه در تاریخ به نام اصحاب رده معروف شد، اگر بدانیم که امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هر کس حتی اگر مقدار کمی از زکات خود را ندهد، به دین یهودی یا نصرانی میمیرود،(49)
اگر بدانیم رسول خدا صلی الله علیه و آله دو بار فرمود: مالی که زکات آن پرداخت نشده است، ملعون است، ملعون،(50)
اگر بدانیم که امام صادق (علیه السلام) به کسی که زکات نمیدهد لقب سارق دادند،(51)
اگر بدانیم دست کسانی که زکات نمیدهند در قیامت به گردنشان بسته میشود و با سختترین کلمات مورد توبیخ فرشتگان قرار میگیرند،(52)
اگر بدانیم و باور کنیم که رسول خدا صلی الله علیه و آله و اهل بیت معصومش (علیه السلام) صحنه هایی از شکنجه تارکان زکات را در قیامت این گونه بیان کردهاند که مار بزرگی به گردن آنان آویخته و او را میگزد و این همان است که قرآن میفرماید:
سیطوق ما بخلوا همان مالی که بخل شد در قیامت طوق میشود،(53)
اگر باور کنیم که قرآن میفرماید: روز قیامت اموال کنز شده را داغ میکنند و بر پیشانی و پهلو و کمر کسانی که زکات آنها را ندادهاند میگذارند و با توبیخ به آنان گفته میشود: این همان است که در دنیا کنز قرار دادید و حق محرومان را نپرداختید،
اگر باور کنیم که نپرداختن زکات از گناهان کبیرهای است که خداوند در مقابل آن وعده عذاب داده است،
آری اگر این باورها را داشته باشیم، لحظهای در پرداخت حق الهی درنگ نخواهیم نمود.
اگر بدانیم که زکات در برزخ در کنار نماز تجسم یافته و مونس انسان میشود، به راحتی آن را خواهیم پرداخت.(54)
اگر بدانیم که با پرداخت زکات پاداشهای چندین برابری را (که تعداد و عمق آن را کسی جز خدا نمیداند) دریافت خواهیم کرد،(55) هرگز بخل نخواهیم کرد.
اگر بدانیم که با پرداخت زکات درهای بهشت را به روی خود باز میکنیم،(56) هرگز بخل نخواهیم کرد.
اگر بدانیم که در قیامت از کسی که زکات مال خود را کامل میپردازد و در جای خود مصرف میکند، نمیپرسد که اموال خود را از کجا آوردهای،(57) انگیزه پرداخت زکات زیاد خواهد شد. اگر بدانیم که پرداخت زکات در امروز، کلید دریافت رحمت الهی در روزی است که از همه محتاج تریم و نپرداختن امروز، کلید بیشترین خسارت است،(58) لحظهای در پرداخت آن درنگ نخواهیم کرد.
اگر بدانیم پاداش هر دانه گندم و جو و امسال آن که به قصد زکات داده شود، قصرهایی از طلا، نقره، لؤلؤ، زبرجد، جواهر و نور است(59) لحظهای در پرداخت آن دریغ نخواهیم کرد.
اگر بدانیم که زکات عاشقانه کفاره گناهان است(60) در پرداخت آن شتاب خواهیم کرد.
اگر بدانیم زکات دهنده در هر یک از آسمانهای هفت گانه به نام مقدسی خوانده میشود، مثلا در آسمان اول به نام سخی در آسمان دوم جواد در آسمان سوم معطی و در آسمان دیگر مبارک، محفوظ، منصور و مغفور نامیده میشود(61) هرگز این نام نیک را به آسانی از دست نخواهیم داد.
اگر بدانیم سیر کردن فقرا، رمز سیر بودن در قیامت و سیراب کردن تشنگان، رمز سیراب شدن در قیامت و پوشاندن فقرا، رمز پوشیده بودن در رستاخیز است(62) تا آنجا که میتوانیم با پرداخت خمس و زکات به گرسنگان و تشنگان و برهنگان خدمت خواهیم کرد.