تربیت
Tarbiat.Org

قوه قضائیه و قضا در کلام امام و رهبر
مرکز غدیر‏‏‏

تکلیف اصلی قوّه‏ی قضاییه، اقامه‏ی قسط و عدل‏

به اعتقاد من، مسأله‏ی قوّه‏ی قضاییه از مسایل بسیار مهم است. در همین خصوص نکاتی را مطرح می‏کنم:
نکته‏ی اول این است که تکلیف اصلی قوّه‏ی قضاییه، عبارت از اقانه‏ی قسط و عدل است. این، در حرکت و دعوت انبیا، شاید اصلیترین امر مربوط به زندگی مردم باشد. حالا آن مسایل معنوی و تعالی روحی و امثال اینها، به جاری خود محفوظ است. در عین حال، آنچه که مربوط به اداره‏ی زندگی مردم می‏شود، هیچ چیزیی به قدر عدل و قسط - نه در قرآن و نه در حدیث - مورد توجه قرار نگرفته است. البته، رفاه زندگی مردم و تأمین امنیت که یکی از لوازم زندگی آنهاست، وجود دارد؛ اما تکیه‏یی که روی عدل شده - که قیام همه‏ی امور بر قیام عدل می‏باشد - روی هیچ چیز دیگر نشده است.
البته، عدل فقط به وسیله‏ی قوّه‏ی قضاییه اجرا نمی‏شود؛ بلکه همه‏ی دست اندرکاران حکومت اسلامی به سهم خود در اقامه‏ی عدل موظف هستند؛ منتها ضامنش قوّه‏ی قضاییه است. اگر شما که قوّه‏ی قضاییه هستید، عادل باشید و در هر شرایط و نسبت به هر کسی - از شخص من با آحاد مردم و مابین همه‏ی مسؤولان حکومتی - عدالت را هدف اصلی و غیر قابل اغماض بدانید، امکان ندارد که بتوانند از عدالت منحرف بشوند؛ زیرا دست قوی قاضی که هم به دنبال عدل است وهم به موارد اجرای عدالت - یعنی به مفهوم عدالت و آن چنان که باید عدالت را اجرا کند - بصیر است و هم به موارد تخلفش - یعنی خارجیان و موضوعات خارجی - آگاه می‏باشد، سراغ آن متخلف می‏آنید و - گریبان او را می‏گیرد و نمی‏گذارد که از عدل تخلف بشود.
پس، سلامت همه‏ی عالم به سلامت شما و دستگاهتان وابسته است. اگر این دستگاه سالم شد، همه‏ی دستگاهها - چه بخواهند و چه نخواهند ولو قصراً و جبراً - به سمت سلامت نبود، همه‏ی دستگاهها هم سالم بنا بشوند، یقیناً به طرف عدم سلامت سوق داده خواهند شد؛ به خاطر این که طبیعت انسان، طبیعت آسیب پذیری است و اگر دست قوی تضمین کننده بالای سرش نباشد، به سمت عدم سلامت سوق داده خواهد شد. پس، اگر این دستگاه سالم شد، می‏توان این گونه نتیجه گرفت که همه سالم خواهند شد و اگر دستگاه سالم نبود، همه ناسالم خواهند شد؛ ولو در اول ناسالم نبودند. این، اهمّیت دستگاه قضایی را می‏رساند.
بنابراین، اولین هدفی که باید در این جا مورد نظر باشد، اقامه‏ی قسط است. هر کسی که وارد دستگاه قضایی می‏شود، باید در درجه‏ی اول تکلیف خود را این بداند که در جامعه قسط و عدل اقامه بشود. حالا این قسط و عدل چگونه در جامعه اقامه خواهد شد - یعنی ملاک قسط و عدل چیست - آن بحث دیگری است. حکومت و قوانین ما اسلامی است و طبیعتاً قسط و عدل، جز با انطباق به قوانین اسلامی تحقق پیدا نمی‏کند. هر چه خلاف اسلام بود، عدل و قسط نیست؛ بلکه ظالم است. این، بحثی جداگانه است. به هر حال، آنچه که بالاخره عدل و قسط از آب در خواهد آمد، بایستی هدف اول قوه‏ی قضاییه باشد.
در تمام مراحل، مسؤولان بخشهای مختلف و قضاتی که خودشان مباشرتاً امر قضاوت را اجرا می‏کنند و دستگاههای دادسراها و مقدمات قضاوت و دادستانها و بازپرسها و کسانی که از مقدمات تا زندان و یا بازداشت موقت مدخلیت دارند و مجازاتهای گوناگون را اجرا می‏کنند و نیز کسانی که در این مجموعه کار راه می‏اندازند، اعم از پشتیبانها و دفتردارها و غیره، باید مقصودشان این باشد که عدل اقامه بشود. این فرهنگ باید در قوّه‏ی قضاییه به وجود آید.
البته، این از بالای قله می‏جوشد و به دامنه سرازیر می‏شود. یعنی اگر ما در بالا، گوشه‏یی از امر قسط و قسط خواهی و عدالت خواهی و دلسوختگی برای عدالت را کم ببینیم، لامحاله در دامنه نقایص زیادی به وجود خواهد آمد. در حقیقت، این شما هستید که ینحدر منکم السّیل . شما هستید که عدالت را به دامنه می‏ریزید تا همه این تا همه این انگیزه را داشته باشند.(30)