تربیت
Tarbiat.Org

یاد او
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

موانع ذکر از منظر قرآن

حال که سخن به این جا رسید جا دارد اشاره‏ای به موانع ذکر از دیدگان قرآن داشته باشیم.
1.از جمله موانع ذکر، رفاه زدگی و توجه افراطی به دنیا است. خدای متعال در این باره می‏فرماید:
یا ایها الذین آمنو لا تلهکم أموالکم و لاأولادکم عن ذکر الله و من یفعل ذلک فأولئک هم الخاسرون؛ (112) ای کسانی که ایمان آورده‏اید! اموال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نکند، و کسانی که چنین کنند، آنان خود زیان کارانند.
گرایش به توحید، خدا پرستی و توجه به پروردگار، امری فطری است. از آغاز شکفتگی نیروی عقل، یکی از اندیشه‏هایی که فکر انسان را به خود مشغول می‏دارد همین است که آفریدگار خود را بشناسد و با این حال و با همه کوشش‏های پیامبران الهی، گروه اندکی راه فطرت و عقل سلیم را بر می‏گزینند و در هر عصری معمولا تعداد گمراهان بیشتر است. خداوند با اشاره به همین حقیقت می‏فرماید: قلیلاً ما تذکرون؛ (113) چه اندک پند می‏گیرند.
بر این اساس، خداوند تأثیر گرایش‏های مادی و دنیوی را در جلوگیری از توجه بیش از حد به اموال و اولاد، روح انسان را آلوده می‏سازد و صفا و جلای آن را از بین می‏برد.اگر غفلت از یاد خدا باعث می‏گردد که انسان از هدف اصلی حیات باز بماند و به مسایلی که به همین حیات محدود و چند روزه دنیوی مربوط می‏شود و تباهی جاودان را در پی دارد مشغول گردد.
2. یکی دیگر از موانع ذکر ظاهر بینی و جدی نگرفتن حیات است.
قرآن کریم در این باره می‏فرماید .
یعلمون ظاهراً من الحیاة الذنیا و هم عن الاخرة هم غافلون؛ (114) از زندگی دنیا ظاهری می‏شناسند، و حال آن که از آخرت غافلند.
انسان مؤمن جهان هستی را مخلوق خدایی حکیم و آگاه می‏داند و بر این اساس از کنار هیچ موضوعی، هر چند کوچک، به سادگی نمی‏گذرد و در مواجهه با هر چیزی به یاد آفریدگار حکیم می‏افتد. اما فرد بی ایمان حیات را پدیده‏ای اتفاقی و حوادث جهان را اموری تصادفی می‏بیند و مرگ را نهایت این جهان می‏نگرد. او تنها به ظواهر زندگی دنیا توجه دارد و از سرانجام کار غافل است.
3. از دیگر موانع ذکر، دوستان گم راه هستند. در قرآن در این باره می‏خوانیم.
ویوم یعض الظالم علی یدیه یقول یا لیتنی اتخذت مع الرسول سبیلا، یا و یلتی لیتنی لم اتخذ فلاناً خلیلا، لقد أضلنی عن الذکر بعد اد جاءنی و کان الشیطان للانسان خذولا؛ (115) و روزی است که ستم کار دست‏های خود را به دندان می‏گزد و می‏گوید: ای کاش با رسول خدا راهی برگزیده بودم.وای بر من، کاش فلانی را دوست خود نگرفته بودم. او بود که مرا به گمراهی کشانید پس از آن که نزد قرآن به من رسیده بود، و شیطان همیشه خوار کننده انسان بوده است.
نقل کرده‏اند که در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله دو نفر به نام عقبه و ابی با هم دوست بسیار صمیمی بودند. هر گاه عقبه از سفر باز می‏گشت مهمانی بزرگی به راه می‏انداخت و هر چند اسلام را نپذیرفته بود، ولی به پیامبر صلی الله علیه و آله علاقه‏مند بود و آن حضرت را نیز دعوت می‏کرد. یک بار پس از گستردن سفره مهمانی، پیامبر فرمود: من از غذای تو نمی‏خورم، مگر آن که به یگانگی خدا و رسالت من گواهی دهی . او نیز چنین کرد. اما وقتی دوستش، ابی، از ماجرا مطلع شد او را سرزنش کرد که از آیین نیاکانت منحرف شده‏ای. عقبه گفت: او حاضر نبود از غذای من بخورد مگر با اسلام آوردن من، و من شرم داشتم که کسی غذا نخورده از سر سفره من برخیزد. ابی گفت: من هرگز از تو راضی نمی‏شوم، مگر آن که در برابر پیامبر بایستی و به او توهین کنی. و او نیز چنین کرد و بدین ترتیب دنیا و آخرت خود را تباه ساخت. او در جنگ بدر در صف مشرکان شرکت کرد و کشته شد. آیات مذکور در شأن او نازل شده است.
بدون شک یکی از عوامل مؤثر در شکل‏گیری شخصیت انسان هم نشینان و دوستان او هستند. معاشرت با افراد منحرف، و رفتار و سخنان آنان در ذهن و روح و رفتار فرد اثر می‏گذارد و معمولا این تغییر چنان آرام و تدریجی است که شخص متوجه آن نمی‏شود.
4. تسلط شیطان بر انسان نیز از موانع مهم ذکر به شمار می‏آید.خداوند در این باره می‏فرماید:
استحوذ علیهم الشیطان فانساهم ذکر الله...؛ (116) شیطان بر آنان چیره شده و خدا را از یادشان برده است.
کلمه استحوذ به معنای تسلط کامل شیطان بر شخص است، به گونه‏ای که گویا اختیار از او سلب شود. این حالت وقتی برای کسی پیش می‏آید که با آگاهی و اراده خود مدت‏ها در گناه و انحراف غرق گردد. امام حسین علیه‏السلام، روز عاشورا، خطاب به لشکر یزید فرمود:
لقد استحوذ علیکم الشیطان فأنساکم ذکر الله العظیم؛ (117) همانا شیطان بر شما چیره شده و خدا را از یادتان برده است.
5. از جمله موانع ذکر، یکی هم آرزوهای دراز است، قرآن در این باره می‏فرماید:
ذرهم یاکلوا و یتمتعوا و یلههم الامل فسوف یعلمون؛ (118) بگذارشان تا بخورند و بر خوردار شوند و آرزوها سرگرمشان کند، پس به زودی خواهند دانست.
خداوند برای بشر مواهب و نیروهایی قرار داده که اگر به جا و درست مورد استفاده قرار گیرند، می‏توانند در راه تأمین رفاه مادی و تکامل معنوی و روحی انسان به کار آیند و دنیا و آخرت او را آباد سازند. اما متأسفانه بشر غالباً از این امکانات استفاده نا به جا می‏کند و با افراط و تفریطها آنچه را باید در خدمت تعالی خویش قرار دهد، در مسیر سقوط مادی و معنوی خود به کار می‏گیرد. از جمله این ویژگی‏ها آرزو کردن است که اگر به نحو معقول و منطقی و با آینده نگری باشد، نه تنها مفید، بلکه لازم است. اما وقتی این عامل از حد بگذرد و به صورت آرزوهای دور و دراز در آید، عامل بدبختی و غفلت می‏گردد.
6. هواپرستی را نیز باید از موانع مهم ذکر دانست. خداوند در این باره می‏فرماید:
و لا تطع من أغفلنا قلبه من ذکرنا و اتبع هواه و کان أمره فرطاً؛ (119) و از آن کس که قلبش را از یاد خود غافل ساخته‏ایم و از هوس خود پیروی نمی‏اندیشد؛ و هواپرستی او را از یاد خدا که سرچشمه توجه به همه صفات عالی انسانی است محروم می‏کند. (120)