تربیت
Tarbiat.Org

یاد او
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

شرایط ذکر

برای بهره مندی از حقیقت ذکر و درک محضر الهی شرایط متعددی می‏توان بر شمرد. ما در این جا، از باب نمونه، به برخی از این شرایط اشاره می‏کنیم.
1- یکی از شرایط ذکر توجه به معنا و محتوای ذکر است. توجه مستقل و افراطی به طرز ادای کلمات و تقید حرفه‏ای به مخارج حروف و علاقه به آهنگ صوت، بدون توجه به معنای ذکر، خود از موانع التفات قلبی به حقیقت ذکر است. از این رو در ذکر قلبی که عوارض لفظ و صوت در بین نیست، روح بهتر می‏تواند به طور مستقیم به معانی ذکر توجه یابد.
2- ادای ذکر باید از روی اشتیاق و اقبال روح و علاقه باشد، نه از روی عادت و تکرار. هرگاه گفتار و رفتاری مستند به عادت رسوخ یافته باشد، وقوع آن، حالتی شبیه به جبر دارد که آزادی و اختیار و حتی گاهی آگاهی روح در آنها اثر ندارد و بی اختیار انجام می‏پذیرد. این جا است که ذکر، پدیده‏ای بی خاصیت و بی اثر می‏گردد.
3- تطبیق اعمال و رفتار با معنا و مقام ذکر: مقام ذکر و درک محضر خداوند ایجاب می‏کند که در هنگام ذکر و مناجات، توجه انسان فقط به ذات اقدس حق معطوف گردد. انصراف دل از خداوند و نداشتن حضور قلب به هنگام عبادت و مناجات، بی ادبی به محضر پروردگار است. بی تردید چنین ذکر و دعا و عبادتی اگر موجب تباهی و تیرگی دل و روح نگردد، تأثیر چندانی در تقرب انسان به خداوند نخواهد داشت. کسی که ذکر شریف الله اکبر را بر زبان می‏آورد، نباید هیچ چیز را بر خدا مقدم بدارد: چرا که مفاد این ذکر این است که من خدا را از هر چیز و هر کس برتر و بزرگ‏تر می‏دانم . از این رو اگر کسی به عکس رفتار کند و در عمل، همه چیز را بر خدا مقدم بدارد. گفتن الله اکبر نتیجه‏ای در کمال و ترقی روح او نخواهد داشت.
4- درک مقام خداوند و عظمت بی انتهای او و نیز رعایت ادب حضور ایجاب می‏کند که بنده از خدا جز او نخواهد و در این صورت است که ذکر و عبادت در زمره عبادت و ذکر احرار و احباب قرار می‏گیرد و حالی از معرفت و همتی بلند است. دون همتانند که در محضر محبوب، اغیار را از او می‏طلبند! از او چیزی را می‏خواهند که در مقایسه با مقام معشوق، ذره‏ای بسیار ناچیز به شمار می‏آید. آنان به جهت بیگانه و بی خبر بودن از محبوب و معشوق واقعی، ذره را می‏نگرند، اما بربی کرانه عظمت و جلال پروردگار خویش چشم می‏پوشند. با نگاهی به دعای سحر امام باقر علیه‏السلام می‏توان گوشه‏هایی از عظمت مقام ذکر احرار را دریافت:
أللهم انی أسئلک من بهائک بابهاه و کل بهائک بهی أللهم انی أسئلک ببهائک کله أللهم انی أسئلک من جمالک بأجمله و کل جمالک جمیل...
خدایا، من از تو در خواست می‏کنم به حق نورانی‏ترین مراتب نورت که تمام مراتب آن نورانی است. خدایا، از تو درخواست می‏کنم به حق تمام مراتب نورانیتت. خدایا، از تو درخواست می‏کنم به حق نیکوترین مراتب جمالت که تمام مراتب جمالت نیکو است.
در سراسر این دعا سخن از بهاء جمال، عظمت، نور، رحمت، علم، شرف و مانند آنها است و حرفی از قصر و باغ و حور و غلمان نیست. از زاویه چنین نگرشی، اگر بهشت زیبا است، بهشت آفرین زیباتر است.
5- ذکر خداوند باید عامل به فعلیت رساندن استعدادهای روح انسان و پس از مصرف آن، احساس نشاط و سلامتی و عافیت می‏کند، نفس نیز از یاد خدا چنین احساسی دارد.
پس هر قلبی - چنان که جمع محلی به ال (القلوب 9 فاده می‏کند - با ذکر خدا اطمینان می‏یابد و اضطرابش تسکین پیدا می‏کند. آری، این معنا حکمی است عمومی که هیچ قلبی از آن مستثنا نیست، مگر آن کار قلب به جایی برسد که در اثر از دست دادن بصیرت و رشدش، دیگر نتوان آن قلب نامید؛ البته چنین قلبی از ذکر خدا گریزان و از نعمت طمأنینه و سکون محروم خواهد بود، چنان که خداوند فرمود: لهم قلوب لایفقهون بها. (48) (49)
3- ذکر خدا وسوسه‏ها و تخیلات و توهمات و دیگر عواملی که اختلالات فکری و روانی را فراهم می‏آورند از بین می‏برد و نمی‏گذارد نیروهای ثمر بخش ذهنی و روانی هدر روند.
04 ذکر الهی، علاوه بر اینکه درون آدمی را از آلودگی‏ها، وسوسه‏ها، تخیلات و توهمات پاک کند، می‏تواند فعالیت‏های ذهنی و روانی انسان را تنظیم کرده مجهولاتی را برای او مکشوف گرداند.تشخیص حقیقت را برای انسان آسان سازد.
ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذا هم مبصرون؛(50)
حقیقت، کسانی که تقوا دارند، چون وسوسه‏ای از جانب شیطان بدیشان رسد خدا به یاد و به ناگاه بینا شوند.
تعبیر طائف (طواف کننده) در این آیه حاکی از آن است که وسوسه‏های شیطان چون طواف کننده‏ای پیرامون فکر و روح انسان به حرکت در می‏آیند تا راهی برای نفوذ بیابند.اگر انسان در این هنگامه به یاد خداوند بیفتد به عواقب شوم گناه و آلوده گشتن به وسوسه‏های شیطانی توجه می‏کند و در می‏یابد که در حضور خداوندی توانا و دانا قرار دارد که بر پنهان‏ترین زوایای روح و قلب او نیز اشراف و آگاهی دارد، و بدین ترتیب، آن وسوسه‏ها را از حریم دل خود دور می‏سازد.اما اگر به یاد خداوند نیفتد و غفلت بر او چیره گردد، بالاخره آن وسوسه‏ها راهی برای نفوذ می‏یابند و در نتیجه، آن انسان غافل تسلیم وسوسه‏های شیطانی می‏گردد.
5- ذکر خدا پیش در آمد استغفار و توبه است.
و الذین اذا فعلوا فاحشة أو أنفسهم ذکروا الله فاستغفروا لذنوبهم و من یغفر الذنوب الا الله...؛ (51) و آنان که چون کار زشتی می‏کنند، یا برخود ستم روا دارند، خدا را به یاد می‏آورند و برای گناهانشان آمرزش می‏خواهند، و چه کسی جز خدا گناهان را می‏آمرزند؟
از این آیه استفاده می‏شوند که انسان تا به یاد خدا است و خود را در محضر او می‏بیند گناه نمی‏کند. ارتکاب گناه زمانی است که خدا را فراموش کند و گرفتار غفلت گردد. البته این نسیان و غفلت در مورد افراد مومن موقتی و گذرا است و آنها به زودی به یاد خدا می‏افتند و همین یاد خدا آنان را متوجه خطایشان می‏نماید و توبه می‏کنند؛ چرا که می‏دانند تنها خداوند است که گناهان را می‏آمرزد و تنها او است که پناهگاه و امید خطا کاران است.
در این جا مناسب است به پاره‏ای از فواید و فضایل ذکر که در روایات شریفه آمده است اشاره‏ای داشته باشیم:
- ذکر، کلید نیکو شدن قلب است: أصل صلاح القلب اشتغاله بذکرالله؛ (52)
اصل نیکویی قلب در اثر اشتغال آن به ذکر خدا است.
- ذکر، حیات قلب‏ها است: فی ذکر الله حیاة القلب؛ (53) ذکر خدا موجب حیات قلب است.
- ذکر، غذای نفوس و هم نشینی با محبوب است: ذکر الله قوت النفوس و مجالسة المحبوب. (54)
-ذکر، نور قلب‏ها است: علیک بذکر الله فانه نور القلب؛ (55) بر تو باد به ذکر خدا که آن نور قلب است. در روایتی دیگر چنین آمده است:
ثمرة الذکر استنارة القلوب؛ (56) میوه ذکر نورانی شدن قلب‏ها است.
- ذکر، شفای قلب‏ها است: رسول خدا صلی الله علیه و آله می‏فرماید: ذکر الله شفاء القلوب. (57)
- ذکر، کلید انس با خدا است: الذکر مفتاح الانس. (58) در جای دیگر حضرت علی علیه‏السلام می‏فرماید:
هنگامی که دیدی خداوند تو را به یاد خود مأنوس می‏کند، تو را دوست داشته است، و هنگامی که دیدی خداوند تو را با مخلوق و خلقش مأنوس می‏کند و تو را از یاد خودش به وحشت می‏اندازد، تو را به دشمن داشته است. (59)
- ذکر، دور کننده شیطان است، ذکر الله مطردة الشیطان. (60)
در جای دیگر حضرت علی علیه‏السلام در این باره می‏فرمایند:
- ذکر الله رأس مال کل مؤمن و ربحه السلامة من الشیطان؛ (61)
سرمایه هر مؤمنی است بهره و دورویی است: من أکثر ذکر الله فقد بری‏ء من النفاث؛ (62)
هر کسی زیاد یاد خدا کند همانا از دورویی دور می‏ماند.
- ذکر، باعث محبت به خدا می‏شود: رسول خدا صلی الله علیه و آله در این باره می‏فرمایند:
من أکثر ذکر الله أحبه؛ (63) هر کسی زیاد خدا را یاد کند دوستدار خدا می‏گردد.
- ذکر، مایه مصون ماندن از اشتباه و خطا است: رسول خدا صلی الله علیه و آله در این باره می‏فرمایند:
خداوند سبحان می‏فرماید، وقتی دیدم در اکثر مواقع بنده من به ذکر من مشغول است، او را بیشتر به خود مشغول می‏کنم. وقتی بنده‏ای چنین شد، اگر در معرض لغزش قرار گیرد بین او و خطایش مانع می‏شوم.آنها اولیای حقیقی من و قهرمانان واقعی هستند.(64)