تربیت
Tarbiat.Org

فیض العلام فی عمل الشهور و وقایع‏الایام‏
حاج شیخ عباس قمی (رضوان الله علیه)

وقایع و اعمال ماه رمضان‏

باب اول: در ذکر وقایع و اعمال ماه مبارک رمضان است و در آن فصل است.
فصل اول: در اعمال مشرکه که این ماه است یعنی اعمالیکه اختصاص بشب و روز معینی ندارد.
بدانکه ماه رمضان بهترین ماهها است و نزد خدا و نسبت بحق تعالی دارد و درهای جهنم در آن بسته و درهای رحمت خدا و بهشت در آن باز و شیاطین در غل و زنجیرند در آن. آن ماهی است که مرد را خوانده‏اند بمهمانی الهی. نفسها در آن ثواب تسبیح و خوابها ثواب عبادت دارد و دعا در آن مستجاب است. پس باید پیران را تعظیم کرد و کودکان را ترحم و خویشان را نوازش وصله باید نمود. بر فقرا تصدق کرد و نگاه باید داشت زبان و چشم و گوش را از چیزهائی که نباید گفت و دید و شنید و مهربانی کرد بر یتیمان. در اوقات نمازها دستها را بدعا بلند کرد که بهترین ساعتها است و باید سبک کرد پشتها را از بارهای گناه بطول دادن سجده‏ها و باید سعی کرد در افطار دادن به روز داران که هر که مؤمنی را افطار دهد، ثواب بنده آزاد کردن دارد. باید خلق را خوب کرد و خدمت غلام و کنیز را سبک کرد و شر خود را از مردم باز داشت. نماز بسیار بجا آورد و صلوات باید بسیار فرستاد و قرآن تلاوت کرد زیرا که یک آیه از قرآن ثواب یک ختم در ماه‏های دیگر دارد.
خداوند در این ماه بسیاری از گناهکاران را میآمرزد پس باید هر کس سعی کند که آمرزش الهی شامل حال او شود. همانا شقی آنکسی است که محروم گردد از آمرزش خدا در این ماه عظیم.
بدانکه اعمال مشترکه اینماه بر چهار قسم است:
قسم اول: اعمالی است که در هر شب و روز این ماه بجاآورده میشود و آنها چند امر است.
1 - خواندن این دعا بعد از هر نماز فریضه اللهم ارزقنی حج بیتک الحرام الخ .
2 - خواندن این دعا نیز بعد از هر فریضه یاعلی یا عظیم الخ .
3 - آنکه بخواند بعد هر فریضه دعائی را که شیخ کفعمی و شهید از رسول خدا(ص) روایت کرده‏اند:
اللهم ادخل علی اهل القمور السرور اللهم اغن کل فقیر. اللهم اشبع کل جائع. اللهم اکس کل عریان اللهم اقض دین کل مدین. اللهم فرج عن کل مکروب اللهم ردکل غریب اللهم فک کل اسیر اللهم اصلح کل فاسد من امور المسلمین اللهم اشف کل مریض اللهم سدفقر نا بغناک اللهم غیر سوء حالنا بحسن حالک اللهم اقض عنا الدین و اعننا من الفقر انک علی کل شئی قدیر. ‏
4 - در این ماه قرآن بسیار بخواند و اگر روزی یک ختم بخواند خوب است و بعضی از ائمه علیه‏السلام در این ماه چهل ختم قرآن و زیاده میکردند و اگر هر ختمی را ثوابش را روح مقدس یکی از چهارده معصوم علیه‏السلام هدیه کند ثوابش مضاعف گردد و در قیامت باایشان باشد.
5 - در شب و روز این ماه ذکر صلوات و استغفار و لا اله الا الله را بسیار بگوید و نوافل شب و روز را بجا آورد شعر نخواند و چشم و گوش و زبان خود را نیز روزه دارد از محرمات که روزه مجرد امساک از طعام و شراب نیست.
قسم دوم: اعمالی است که در شبهای ماه رمضان باید بجا آورد و آن نیز چند چیز است.
1 - افطار است و مستحب است که بعد از نماز شام افطار کند مگر آنکه ضعف بر او غلبه کرده باشد یا جمعی منتظر او باشند.
2 - آنکه افطار کند بر چیز پاکیزه‏ای از حرام و شبهات و بهتر آن است که بخرمای حلال افطار کند تا ثواب نمازش چهار صد برابر گردد و بخرما و آب و به رطب و به لبن و به حلوا و به نبات و به آب نیم گرم بهر کدام افطار کند نیز خوب است.
3 - آنکه در وقت افطار دعاهای وارده آنرا بخواند از جمله آنکه بگوید:
اللهم لک صمت و علی رزقک افطرت و علیک توکلت ‏
تا خدا عطا فرماید باو ثواب هر کسی را که در این روز روزه داشته و اگر بتواند دعای اللهم رب النور العظیم الخ را که سید نیز روایت کرده بخواند که فضیلت بسیار دارد.
4 - در لقمه اول بگوید: بسم الله یا واسع المغفرة اغفرلی‏.
5 - در وقت افطار سوره انا انزلناه را بخواند.
6 - در وقت افطار تصدق کند و افطار دهد روزه داران را اگر چه بچنددانه خرما یا شربتی آب باشد.
7 - در هر شب خواندن هزار مرتبه انا انزلناه وارد است.
8 - در هر شب خواندن صد مرتبه حم دخان اگر میسر شود.
9- این دعا را در هر شب بخواند تا گناه چهل ساله او آمرزیده شود: اللهم رب شهر رمضان الخ .
10 - در هر شب بعد از نماز مغرب دعا کند برای حج باین دعا اللهم بک و منک اطلب الخ و این دعا را سید از حضرت صادق علیه‏السلام روایت کرده و در اقبال در آنجائی که دعاهای بعد از فریضه را ذکر کرده، نقل فرموده است.
11 - در هر شب دعای افتتاح را بخواند.
12 - در هر شب بخواند اللهم انی اسئلک ان تجعل فیما تقضی الخ‏.
13 - در هر شب بخواند اللهم برحمتک فی الصالحین فادخلنا الخ‏.
و بدانکه از چیزهائیکه در شبهای ماه رمضان باید بجا آورده شود هزار رکعت نماز است در مجموع این ماه باین ترتیب که در دهه اول و دهه دوم در هر شبی بیست رکعت خوانده شود، هر دو رکعت بیکسلام، باین طریق که هشت رکعت آنرا بعد از نماز مغرب بخواند و دوازده رکعت آنرا بعد از نماز عشا و در دهه آخر در هر شب سی رکعت بخواند باز هشت رکعت آنرا بعد از نماز مغرب و بیست و دو رکعت دیگر را بعد از نماز عشا و مجموع این نمازها هفتصد رکعت میشود و باقی مانده را که سیصد رکعت باشد در شبهای قدر بخواند یعنی شب نوزدهم صد رکعت و شب بیست و یکم صد رکعت و شب بیست و سیم صد رکعت پس مجموع هزار رکعت شود بترتیب دیگر (2) نیز نقل کرده‏اند و آنچه ذکر شد موافق مشهور بود بدانکه سابقین باین هزار رکعت نماز خیلی عنایت داشتند بحدیکه بعد از هر دو رکعت از آن دعای در اقبال و مصباح و غیره نقل کرده‏اند و شیخ طوسی با آنکه مصباح متهجد را مختصر کرده و دعاهای بسیار را ذکر نکرده اما ایندعاها را ترک نکرده و از این معلوم میشود که خیلی محل حاجت و ابتلای مردم بان بوده که این همه اهتمام بان داشته‏اند ولکن در این عصرها گمان ندارم که در هزار نفر یکی پیدا شود که این هزار رکعت نماز را با آن دعاها بجا آورد بهر حال اگر کسی موفق شد بخواندن این نمازها و او را مجال خواندن دعاهای وارده بعد از آن نباشد، لااقل این دعای مختصر را ترک نکند که از حضرت عسکری(ع) روایت شده است که در ماه رمضان بعد از هر دو رکعت از نوافل باید خوانده شود و آن دعا این است:
اللهم اجعل فیما تقضی و تقدر من الامر المحتوم و فیما تفرق من الامر الحکیم فی لیلة القدر ان تجعلنی من حجاج بیتک الحرام المبرور حجهم المشکور سعیهم المغفور ذنوبهم واسئلک ان تطیل عمری فی طاعتک و توسع لی فی رزقی یا ارحم الراحمین. ‏
قسم سوم: در اعمال سحرهای ماه مبارک رمضان است و آن نیز چند چیز است:
1 - سحور هرد و ترک نکند سحور را اگر چه بیک دانه خرمای زبون یا شربت آب باشد و بهترین سحورها سویق و خرما است و وارد شده که حق تعالی و ملائکه صولات میفرستند بر آنها که استغفار میکند در سحرها وسحور میخورند.
2 - سوره انزلناه را در وقت سحور بخواند که هر که این سوره مبارکه را در وقت افطار کردن و سحور بخواند در ما بین این دو وقت ثواب کسی داشته باشد که در راه خدا در خون خود بغلطد.
3 - دعای ابوحمزه ثمالی را در سحرها بخواند.
4 - دعای اللهم انی اسئلک من بهائک بابهاه بخواند.
5 - در سحرها بخواند این دعا را که شیخ و سید ذکر کرده‏اند یا عدتی عند کربتی الخ‏.
6 - بخواند دعای ادریس را که هر دو نیز روایت کرداند سبحانک لا اله الا انت الخ.
7 - بخواند این تسبیحات را که سید روایت کرده سبحان من یعلم جوارح القلوب الخ .
8 - بخواند این دعا را که مختصرترین دعاهای سحر است یا مفزعی عند کربتی الخ .
و بدانکه علما فرموده‏اند که اگر نیت روزه را بعد از سحور بکند بهتر است و از اول شب تا آخر شب نیت می‏توان کرد و همین که میداند و قصد دارد که فردا از برای خدا روزه میگیرد و امساک از مفطرات میکند بس است و شایسته است که در سحرها نماز شب را ترک نکند و تهجد بعمل آورد.
قسم چهارم: در اعمال روزهای ماه رمضان است.
بدانکه از برای روزهای این ما دو نوع دعا روایت شده یکی مخصوص بهر روز است که بعدها به آن اشاره میشود و دیگر آن دعاهائی است که مکرر میشود هر روز و آن چند دعا است.
1 - در هر روز بخواند اللهم هذا شهر رمضان و هذا شهر الصیام الخ . و این دعا بدو نحو روایت شده یکی مختصر است چنانچه در کافی است و حقیر در هدیه آنرا ذکر کردم و دیگر مبسوطتر است چنانچه در اقبال است و علامه مجلسی ره، آنرا در ذادالمعاد نقل فرموده.
2 - خواندن این تسبحات عشر است در هر روز سبحان الله باری النسم الخ.
3 - خواندن این صلوات است ان الله و ملائکته یصلون علی النبی الخ.
4 - خواندن این دعای عظیم الشأن است اللهم انی ادعوک کما امرتنی الخ.
5 - خواندن این دعا که در اقبال است یا دعدتی فی کربتی الخ.
6 - خواندن ایندعا که شیخ و سید روایت کرده‏اند و حقیر در هدیه نقل کرده‏ام اللهم انی اسئلک من فضلک بافضله الخ.
7 - خواندن ایندعا است که شیخ کفعمی ذکر فرموده:
یا ذا الذی کان قبل کل شئی و خلق کلی شئی ثم یبقی و یفنی کلشئی یاذالذی لیس فی السموات العلی و لافی الارضین السفلی و لا فوقهن و لا بینهن و لا تحتهن اله یعبد غیره لک الحمد حمداً لا یقوی علی احصائه الاانت صل علی محمد وال محمد صلوة لا یقوی علی احصائها الاانت. ‏
8 - در هر روزه صد مرتبه این ذکر را بگویید که محدث فیض در خلاصة الاذکار ذکر فرموده:
سبحان الضار النافع سبحان القاضی بالحق سبحان العلی الاعلی سبحانه و بحمده سبحانه و تعالی. ‏
فصل دوم: در اعمال مخصوصه شب و روز اینماه است و وقایع ایام آن است.
ش 1:
ش (3) - در آن چند عمل است:
1 - آنکه طلب هلال کند و بعضی استهلال اینماه را واجب دانسته‏اند.
2 - چون رؤیت هلال کرد اشاره بهلال نکند بلکه رو بقبله کند و دستها را باسمان بلند کند و بگوید ربی و ربک الله الخ و بخواند دعای هلال را که ابن عقیل واجب دانسته و اگر وقت داشته باشد بخواند دعاهائی را که سید در اقبال از رسولخدا(ص) و امیر المؤمنین علیه‏السلام و امام جعفر صادق علیه‏السلام و حضرت کاظم علیه‏السلام برای هلال روایت کرده‏اند.
3 - بخواند دعای 43 صحیفه کامله را در وقت رؤیت هلال هر ماه و خصوص هلال اینماه.
4 - مجامعت باحلال خود کندو این از خصوصیات اینماه است و الا در ماههای دیگر جماع در شب اول مکروه است.
5 - غسل شب اول ماه کند.
6 - در نهر جاری غسل کند و سی کف آب بر سر بریزد.
7 - زیارت قبر امام حسین علیه‏السلام کند تا گناهانش ریخته شود و ثواب حجاج و معتمرین آنسال را دریابد.
8 - در این شب ابتدا کند بخواندن هزار رکعت نماز این ماه بنحویکه در فصل اول گذشت.
9- آنکه در نماز نافله این شب و سایر شبهای اینماه سوره انافتحنا بخواند.
10 - دو رکعت نماز کند در این شب در هر رکعت حمد و سوره انعام بخواند و سؤال کند که حق تعالی از او کفایت شرور کند.
11 - بخواند دعای اللهم ان هذا الهشر المبارک الخ و این دعائی است که حضرت صادق علیه‏السلام در شب آخر شعبان و در این شب میخواند.
12 - بعد از نماز مغرب بخواند این دعای وارده از حضرت جواد(ع ) را که در اقبال است: اللهم یامن یملک التدبی الخ.
13 - بخواند در این شب ایندعای مأثور از حضرت صادق(ع) را که در اقبال است: الهم رب شهر رمضان نزل القرآن الخ.
14 - بخواند دعای 44 صحیفه کامله را که در وقت دخول ماه رمضان حضرت سجاد(ع) میخواند.
15 - بخواند دعای وارده از حضرت موسی بن جعفر(ع) را: اللهم انی اسئلک باسمک الذی دان له کل سئی الخ.
16 - بخواند اللهم ان هذا شهر رمضان الخ و این دعا را سید در اقبال ذکر کرده پس از آن دعای بسیار طویلی از حضرت صادق(ع) نقل کرده که فرموده می‏خوانی آن را در وقت حضور ماه رمضان.
17 - بخواند این دعا را که حضرت صادق(ع) از حضرت رسول خدا(ص)، نقل کرده است که در وقت دخول ماه رمضان میخواندند:
اللهم انه قد دخل شهر رمضان اللهم رب شهر رمضان الذی انزلت فیه القران و جعلته بینات من الهدی و الفرقان اللهم فبارک لنافی شهر رمضان و اعنا علی صیامه و صلوته و تقبله منا ‏
بدانکه سید ابن طاوس از برای هر شب از این ماه دعواتی از کتاب ابن ابی قرة نقل کرده و از جمله برای این شب چهار دعا ذکر فرموده هر که طالب است رجوع کند باقبل و دعاهای امشب و سایر شبها را بخواند.
و بدان نیز که شیخ شهید ره از امیر المؤمنین(ع) برای هر شب از این ماه نمازی نقل کرده مادر ذکر هر شب نماز را نقل میکنیم.
اما نماز امشب چهار رکعت است در هر رکعت حمد یکمرتبه و توحید پانزده مرتبه و در این شب سنه 145 خروج کرد در بصره: ابراهیم بن عبدالله محض قتیل باخمری و بیعت کردند بااو وجوه مردم چنانچه در عمدة الطالب است.
ر 1:
در آن چند عمل است:
1 - غسل کردن در آب جاری و ریختن سی کف آب بر سر که باعث ایمنی از جمیع دردها و بیماریها است در تمام سال.
2 - کفی از گلاب برو بزند تا ز خواری و پریشانی نجات یابد و قدری گلاب هم بر سر خود بزند تا در آن سال از سرسام ایمن شود.
3 - دو رکعت نماز اول ماه و تصدق را بعمل آورد.
4 - دو رکعت نماز کند در رکعت اول حمد وانافتحناه و در دوم حمد و هر سوره که خواهد تا حق تعالی جمیع بدیها را در آنسال از او دور گرداند و در حفظ خدا باشد تا سال آینده.
5 - بعد از طلوع فجر این دعا را بخواند:
اللهم قد حضر شهر رمضان وقد افتر ضت علینا صیامه و انزلت فیه القران آن هدی للناس و بینات من الهدی و الفرقان اللهم اعنا علی صیامه و تقلبه منا و تسلمه منا و لنافی یسر منک و عافیة انک علی کل شئی قدیر. ‏
6 - ایندعا را بخواند اگر در شب نخوانده المحمد الله الذی هدانا لحمده و ایندعای 44 صحیفه است و همچنین بخواند دعای نبوی(ص) و کاظمی(ص) را اگر در شب نخوانده بدانکه سید ابن طاوس ره، از برای هر روز این ماه دعاهای مخصوصی نقل کرده و ما در اینجا اکتفا میکنیم بنقل دعای مختصر هر روز دعای این روز:
اللهم اجعل صیامی فیه صیام الصائمین و قیامی فیه قیام القائیمن و نبهنی فیه عن نومة الغافلین و هب لی فیه جرمی یا اله العالمین و اعف عنی یا عافیا عین المجرمین. ‏
وقایع غره ماه رمضان:
بدانکه در شب غره اینماه سنه 654 واقع شد واقعه احتراق مسجد نبوی(ص) بنحویکه فرو گرفت جمیع مسجد و سقف و منبر و درها را و این واقع معروف است.
سمهودی در خلاصة الوفا باخبار دارالمصطفی تفصیل این حریق و حریق دیگر را که ثانیاً واقع شد نوشته است.
در روز غره اینماه بنابر اقول شیخ بهائی در سال دهم بعثت خدیجه کبری در سن شصت و پنجسالگی رحلت کرد و پیغمبر(ص) در قبر او نازل شد. حقیر روز دهم را اختیار کردم و در آنجا احوال سایر زوجات پیغمبر(ص) را ذکر خواهم نمود.
و نیز در غره اینماه سنه 428 شیخ الرئیس، ابو علی حسین بن عبدالله بن سینانادره عصر واعجوبه دهر، صاحب کتاب شفا، قانون و اشارات در همدان وفات یافت.
ش 2:
نمازش چهار رکعت، در هر رکعت حمد و بیست مرتبه انا انزلناه‏
ر 2:
بخواند اللهم قربنی فیه الی مرضاتک و جنبی فیه من سخطک و نقماتک و فقنی فیه لقرائة ایاتک برحمتک یا ارحم الراحمین. ‏
ش 3:
نمازش ده رکعت است در هر رکعت حمد و پنجاه مرتبه توحید.
ر 3:
بخواند اللهم ارزقنی فیه الذهن و التنبیه و ابعدنی فیه عن السفاهة و التمویه و اجعل لی نصیباً من کل خیر تنزل فیه بجودک یا اجود الاجودین. ‏
و روایت شده که انجیل در این روز بر حضرت عیسی(ع) نازل شده و در این روز بروایت عاصمی وفات حضرت فاطمه(ع) واقعش ده ودر شب گذشته سنه 413 شیخ مفید، محمد بن محمدبن النعمان علیهم الرضوان در بغداد وفات یافت و در این روز شیعه و سنی برای تشییع او اجتماع کردند و چندان جمعیت بود که میدان اشنان بر مردم تنگ شد و بغیر از جماعت اهل سنت هشتاد هزار نفر شیعه جمع شده بود و تمامی برای آنجناب میگریستند و مانند چنان روزی دیده نشده بود.
سید مرتضی بر آنجناب نماز خواند قبر شریفش در پائین پای حضرت جواد(ع) پهلوی قبر شیخش ابوالقاسم جعفر بن قولویه قمی واقع است و مدائح این شیخ بزرگوار زیاده از آن است که ذکر شود و بس است در فضیلت او ملاحظه توقیعات شریفه صادره از امام زمان(ع) که از برای این بزرگوار، چه مرقوم فرموده.
و حکی انه وجد مکتوباً علی قبره بخط القائم علیه‏السلام:
لاصوت الناعی بفقدک انه - یوم علی آل الرسول عظیم‏
ان کنت قد غیبت فی جدث الثری - فالعدل و التوحید فیک مقیم‏
و القائم المهدی یفرح کلما - تلیت علیک من الدروس من الدروس علوم ‏
و در این روز سنه 576 شیخ متبحر عبدالله بن احمد معروف بهابن خشاب نحوی وفات یافت - سیوطیدر طبقات نوادری از او نقل کرده جای نقلش نیست.
ش 4:
نمازش هشت رکعت است و در هر رکعت حمد و بیست مرتبه انا انزلناه.
ر 4:
بخواند اللهم قونی فیه علی اقامة امرک و ارزقنی فیه حلاوة ذکرک و اورزعنی ففیه لاداء شکرک بکرمک واحفظنی فیه بحفظک و سترک یا ابصرالناظرین (یاخیر النصارین خ ل ‏
و در این روز سنه 53 زیاد بن ابیه در کوفه هلاک شد و حال او را در تحفة الاحباب نقل کرده‏ام بدانجا رجوع شود.
ش 5:
نمازش دو رکعت است در هر رکعت حمد و پنجاه مرتبه توحید و بعد از سلام صد مرتبه صلوات.
ر 5:
بخواند اللهم الجعلنی فیه من المستغفرین و اجعلنی فیه من عبادک الصالحین القانتین و اجعلنی فیه من اولیائک (المتقین المقربین خ ل) برافتک یا ارحم الراحمین. ‏
و بقولی در این روز سنه 195 ولادت حضرت جواد(ع) واقعشده ولکن مشهور دهم رجب است.
ش 6:
نمازش چهار رکعت است در هر رکعت حمد و تبارک الذی بیده الملک ‏
ر 6:
بخواند اللهم لا تخذلنی فیه بتعرض معصیتک و لا تضربنی بسیاط نقمتک و زحزحنی فیه من موجبات سخطک بمنک (وایادیک خ ل) یا منتهی رغبة الراغبین ‏
و در این روزتوریة بر حضرت موسی بن عمران علیه‏السلام نازل شد در این روز سنه 201 مردم بیعت کردند با حضرت رضا(ع) و مجمل این واقع آن است که مأمون در سنه 200 برای پاره‏ای از مصالح که گنجایش نقلش نیست،رجاءبن ابی الضحاک را با بعضی از مخصوصان خود بخدمت امام رضا(ع) در مدینه فرستاد که آنجناب را به مرو احضار نمایند و چون آنحضرت را از مدینه به مرو آوردند مأمون آنحضرت را تجلیل و تکریم نمودند و اظهار کرد که من میخواهم خود را از خلافت خلع کنم و بتو تفویض نمایم.
حضرت فرمود که اگر خلافت را خدا برای تو قرار داده جایز نیست که خود را عزل کنی و بدیگری ببخشی و اگر خلافت از تو نیست ترا اختیار آن، نیست که بدیگری تفویض نمائی‏
مأمون گفت: البته باید قبول کنی حضرت فرمود: من برضای خود هرگز قبول نخواهم کرد و تا مدت دو ماه این سخن در میان بود پس از آن مأمون گفت: پس ولایتعهدی مرا قبول کن که بعد از من خلافت از تو باشد.
حضرت اخبار کرد باو شهادت خود را پیش از او مأمون قبول نکرد و گفتگوی بسیار مابین ایشان رد و بدل شد آخر الامر مأمون تهدید کرد آنحضرت را آنجناب مجبوراً قبول کرد و شرایطی قرار داد که مأمون قبول نمود.
پس در مثل چنین روزی مأمون مجلسی عظیم ترتیب داد و کرسی آن حضرت را در پهلوی کرسی خود گذاشت و دو و ساده بزرگ برای آنحضرت قرار داد و جمیع اکابر و اشراف و سادات و علما را جمع کرد اول پسر خود عباس را امر کرد که با حضرتش بیعت کند و بعد از آن سایر مردم بیعت کردند پس بدره‏های زر آوردند و جوائز بسیار بمردم داده شد و خطبا و شعراء برخاستند خطبه و قصائد غراء در شأن آنحضرت خواندند و جائزه خود را گرفتند و امر شد در رؤس منابر و منابر نام آنحضرت را بلند گردانند و وجوه دنانیر و دارهم را بنام نامی و لقب گرامی آنحضرت مزین گردانند و در همان سال در مدینه بر منبر رسول خدا (ص) خطبه خواندند و در دعای بحضرت امام رضا (علیه‏السلام ) گفتند:
ولی عهد المسلمین علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب علیه‏السلام.
ستة اباء هم ما هم افضل من یشرب صوب الغمام ‏
مأمون امر سیاه پوشی را که بدعت بنی عباس بود ترک کنند و در عوض جامه‏های سبز بپوشند و یکدختر خود ام حبیبه را بآنحضرت تزویج کرد و دختر دیگر خود ام الفضل را بحضرت جواد نامزد کرد و تزویج کرد به اسحق بن موسی دختر عمش، اسحق بن جعفر را.
در آن سال ابراهیم بن موسی برادر حضرت رضا (علیه‏السلام ) از جانب مأمون امیر حاج شد و با مردم حج کرد و در جمله از روایات است که چون آنحضرت ولیعهد شد، شعراء مدح آنجناب گفتند و در قصائد غرا در شأن آنجناب بخواندند و مأمون ایشانراصله داد مگر ابونواس شاعر که ساکت بماند. مأمون او را عتاب کرد که تو با آنکه شیعی مذهب و مایل باهل بیتی و هم شاعر زمان و فرید دورانی، چرا حضرت رضا(ع) را مدح نگفتی ابو نواس این اشعار بگفت و چه خوب گفته:
قیل لی انت اوحدالناس طراً - فی فنون من الکلام النبیه‏
لک من جوهر الکلام بدیع - یثمر الدر فی یدی مجتنیه‏
فعلی ماترکت مدح ابن موسی - و الخصال التی تجمعن فیه‏
قلت لا استطیع مدح امام - کان جبریل خادماً لاییه‏
قصرت السن الفصاحة فیه - و لهذا القریض لا یحتویه ‏
مأمون دهانابونواس را پر از لؤلؤ کرد.
شیخ مفید ره فرموده که در این روز مستحب است صدقه و احسان بر مساکین و کثرت شکر خدا بر طهور حق آل محمد علیه‏السلام و ارغام منافقین و سید ره روایت کرده که برای شکرانه این نعمت دو رکعت نماز دراین روز بگذارند، در هر رکعت بعد از حمد بیست وپنج مرتبه توحید بخوانند.
در این روز نیز سنه 253 سری سقسطی که یکی از رجال طریقت و خال ابوالقاسم جنید است در بغداد وفات کرد.
و هم در اینروز سنه 463 وفات کرد شیخ فقیه جلیل سلار بن عبدالعزیز دیلمی که از بزرگان شاگردان شیخ مفید و سیدمرتضی است و صاحب کتاب مراسم است.
ش 7:
نمازش چهار رکعت است در هر رکعت حمد و سیزده مرتبهاناانزلناه
ر 7:
بخواند اللهم اعنی علی صیامه و قیامه و جنبنی فیه من هفواته و اثامه و ارزقنی فیه ذکرک بدوامه بتوفیقک یا ولی المومنین (یاهادی المضلین خ ل ‏
در این روز سنه 224 ابراهیم بن مهدی عموی مأمون معروف بابن شکله وفات کرد و از برای او وقایعی است در ایام مأمون از تغلب او بر خلافت و استتار او از مأمون و غیر ذلک و او همانستکه در غنا و ضرب ملاهی مهارتی تمام داشته.
ش 8:
نمازش دو رکعت است در هر رکعت حمد وده مرتبه توحید و بعد از سلام هزار مرتبه سبحان الله.
ر 8:
بخواند اللهم ارزقنی فیه رحمة الایتام و اطعام الطعام و افشاء السلام و مجانبته اللئام و صحبة اکرام بطولک یا ملجاء الاملین ‏
و در این روز سنه 455 وفات کرد درری محمد بن میکائیل بن سلجوق اولسلاطین سلجوقیه معروف بهطغرلبک والب ارسلان بجای وی نشست.
ش 9:
نمازش شش رکعت است مابین نماز مغرب و عشاء در هر رکعتحمد و هفتمرتبهآیةالکرسی و بعد از فراغ پنجاه مرتبه صلوات.
ر 9:
بخواند اللهم احضنی فیه من رحمتک الواسعة و اهدنی لبراهینک الساطعه و خذ بناصیتی الی مرضاتک الجامعة بتحننک یا امل المتشاقین.‏
ش 10:
بیست رکعت نماز دارد. در هر رکعت صد و سی مرتبه توحید.
ر 10:
بخواند اللهم اجعلنی من المتوکلین علیک و اجعلنی من الفائزین الیک و من المقربین لدیک با حسانک یا غایة الطالبین.‏
و در این روز سه سال پیش از هجرت، حضرت خدیجه سلام الله علیها از دنیا رحلت کردو جلات شانش زیاده از آن است که احصا شود و شایسته باشد که در این مقام بذکر مختصری از حال زوجات حضرت رسول(ص) اشاره می‏گردد.
زنهائیکه آن جناب با آنها زفاف فرموده یازده است. زوجه نخستین آنحضرتخدیجه بنت خویلد است که تا او زنده بود حضرت رسول(ص) زنی دیگر نگرفت و حرمت او را رعایت میداشت و سبقت اسلام و خدمات او بر رسولخدا(ص) زیاد از آن است که ذکر شود و بس است در فضیلت او که والده حضرت زهرا(ع) است و ذراری رسول خدا(ص) تمام منتهی میشوند باو.
دوم سودة بنتزمعة قرشیه است گویند در سال هشتم هجرت حضرت رسول(ص) خواست او را طلاق گوید. عرض کرد میخواهم در سلک روجات باشم مرا طلاق مگوی و نوبت خود را بیکی از زوجات بخشید و او همان است که گاهی بسخنان مطایبه‏آمیز حضرت را متبسم میساخت. در اواخر خلافت عمر یا زمان حکومت معاویه در مدینه وفات کرد و «اسماء بنت عمیس» برای او ترتیب نعش داد.
سوم عایشه دختر ابوبکر است که کنیه‏اش «ام عبدالله» است بنام خواهر زاده‏اش «عبدالله زبیر» در شب هفدهم این ماه وفاتش ذکر می‏شود.
چهارم حفصه دحتر عمر است. گویند وقتی حضرت او را طلاق فرمود، عمر خاک بر سر پراکند که دیگر از بهر من چه مکانت ماند و چندان الحاح کرد که آن جناب رجوع فرمود. به قولی در سنه 41 وفات کرد و «مروان بن الحکم» حاکم مدینه بر او نماز خواند و در بقیع به خاک رفت.
پنجم زینب بنت «خزیمه» است که تزویجش در نیمه این ماه واقع شده است.
ششم ام سلمه بنت «ابی امیة» است و او دختر «عاتکه» است که عمه رسول خدا (ص) بود و او واپس‏ترین همه زنان رسول خدا (ص) وفات کرد.
هفتم زینب بنت «جحش» است که مادرش «امیمه» دختر «عبدالمطلب» است و او در پیش، زوجه «زید بن حارثه» بوده و او همان است که خدا او را برای حضرت رسول (ص) تزویج کرده و فرموده:
فلما قضی زید منها وطراً زوجناکها. ‏
و خبر ولیمه در زفاف او و نزول آیه: فاذا طعمتم فانتشروا در جای خود رفته.
گویند وقتی رسول خدا (ص) با زنان خویش فرمود: اطولکن یداً اسرعکن لحوقا بی یعنی چون من از جهان بیرون شوم آنکس از شما که دراز دست‏تر است زودتر به من ملحق شود. زنان قصبه بر گرفتند و دستهای خود را پیمودند. «سوده» را دست درازتر بود و بعد از رسول خدا چون نخستین زینب وفات کرد دانستند که درازی دست کنایه از کثرت خیرات و صدقات بوده، چه زینب بدست خود زحمت حرفت می‏کشید و مزد آنرا بصدقه میداد.
هشتم جویریه دختر «حارث بن ابی ضرار» است که در سال پنجم یا ششم هجرت زوجه رسول خدا (ص) شد و در حدود سال پنجاهم وفات کرد.
نهم ام حبیبه دختر «ابوسفیان» (4) است که زوجه «عبیدالله بن حجش» بود و بجانب حبشه هجرت کرده بود. شوهرش از دین اسلام بدین نصرانیت در آمد و مرتد شد و بعد از چندی بمرد. پس از آن نجاشی پادشاه حبشه او را برای حضرت رسول(ص) خواستگاری کرد و جعفر بن ابیطالب و خالد بن سعید بن العاص عقد او را خواندند. نجاشی کابین او را بداد و ولیمه بمردم خوارنید و او را برای رسولخدا(ص) بفرستاد در سال چهل و دوم یا چهارم وفات کرد.
دهم صفیة دختر حی بن اخطب است که نسبش بحضرتهارون منتهی میشود و او سابق زوجهکنانة بن الربیع بود. کنانة در حرب خبیر کشته شد و صفیه اسیر شد. رسولخدا(ص) او را خاص خویش گردانید، پس او را آزاد ساخت و اعتاق او را صداق و فرمود و در مراجعت از خبیر در منزلمهبا با او زفاف فرمود و چون بمدینه وارد شد او را در خانهحارثة بن النعمان فرود آورد و زنان انصار چون وصف جمال او را شنیده بودند بدیدار او شتافتند و عایشه حفصه و زینب و جویریه نیز بلباس مبدل بدیدار او شدند و او را تماشا کردند. حفصه به جویریه گفت زود باشد که این جاریه بر ما غلبه کند. گفت او از قومی است که زنان ایشان نزد شوهر کم بخت باشند و عایشه و حفصه گاه گاهی او را هدف تیر زبان میکردند. وقتی رسولخدا(ص) بر صفیه وارد شد او را گریان دیده سبب پرسید. عرضکرد عایشه و حفصه میگویند ما بهتریم از تو، چه ما را شرف قرابت است و هم زنان اوئیم. فرمود چرا نمیگوئی پدر من هارون و عم من موسی و شوهر من محمد(ص) است و صفیه در زمان عمر وفات کرد.
یازدهم میمونة دختر حارث است و مادر او هند است که در حق او گفته‏اند:
هی اکرم عجوز جمعت علی الارض اصهارا ‏
حاصل آنکه زنی بمرتبه او نرسید در بزرگی دامادها، چه یک دخترش میمونه زن حضرت رسول(ص) و دیگرام الفضل زنعباس عموی رسولخدا(ص) بوده و دیگر اسماء بود که از شوهر دیگر عمیس آورده بود و او در اول زوجه جعفر بن ابیطالب بود و عبد زوجه ابی بکر شد و بعد زوجه امیرالمؤمنین گردید و از هر سه فرزند آورد و از ابوبکر محمد را بزاد و دیگر زینب بنت عمیس بود که زوجه حضرت حمزه علیه‏السلام بوده و دیگر سلمی بنت عمیس بود که زوجه شداد بن الهاد (5) صحابی معروف بوده.
بالجملهمیمونه در سال هفتم در مراجعت از عمره قضا درارض سرف که در نواحی مکه است بتزویج رسولخدا(ص) در آمد و زفاف او در آنجا واقع شد چنان اتفاق افتاد که بعد از چهل و چهار سال در همان منزل وداع جهان گفت و در محل قبه زفاف بخاک سپرده شد. باتفاق علماء سیر حضرت رسول(ص) با این یازده زن زفاف فرمود. خدیجه و زینب بنت خزیمه در حیات آنحضرت رحلت کردند و 9 زن دیگر بعد از آنحضرت وفات کردند، چنانچه معلوم شد.
و در روز دهم نیز سنه 60 رسولان اهل کوفه نامه‏های ایشان را برایامام حسین ع بمکه رسانیدند و پویسته کاغذها و نامه‏ها رسید تا نیمه ماه، دوازده هزار کاغذ نزد آن حضرت جمع شد پس آنحضرت مسلم را بکوفه روانه فرمود چنانچه بعد اشاره به آن خواهم نمود.
و نیز در روز دهم و بقولی در روز 16 سنه 463 سید عالم جلیل ابویعلی محمد بن الحسن بن حمزة الجعفری فقیه و متکلم و جالس و در مجلس شیخ مفید وفات کرد و در خانه خودش در بغداد مدفون شد.
ش 11:
نماز دو رکعت است در هر رکعتحمد و بیست مرتبه سورهکوثر .
ر 11:
بخواند: اللهم حبب الی فیه الاحسان و کره الی فیه الفسوق و العصیان حرم علی فیه السخط و النیران بعونک یاغوث المستغیثین ‏
ش 12:
نمازش هشت رکعت است در هر رکعت حمد و سی مرتبهاناانزلناه.
ر 12:
بخواند اللهم زینی فیه بالستر و العفاف و استرنی فیه بلباس القنوع و الکفاف و حلنی فیه بحلی الفضل و الانصاف بعصمتک یاعصمة الخائفین. ‏
و در این روز انجیل بر حضرتعیسی علیه‏السلام نازل شد. در این روز رسول خدا(ص) عقد اخوت بست ما بین اصحاب خود از مهاجر و انصار وامیرالمؤمنین ع را برادر خود قرار داد.
و در این روز سنه 597،عبدالرحمن بن علی معروف بهابوالفرج ابن جوزی حنبلی در بغداد وفات کرد وابوالمظفر یوسف بن قزعلی صاحب تذکره و تاریخ سبط او است که در اواخر سنه 654 در دمشق وفات کرد.
گویندابن جوزی بخط خود بسیار کتاب کرده بود و ریزه‏های تراش قلم خود را که بآن حدیث نوشته بود جمع کرده بوده، وقت مردن وصیت کرد که آب غسل مرا بآن ریزه‏های قلم گرم نمائید. چون وفات کرد آب غسل او را بآنها گرم کردند و کفایت کرد، بلکه زیاد هم آمد.
ابن جوزی تألیفات بسیار دارد و نوادر حکایات او بسیار است و او رأس اذکیاء بوده. وقتی در محضرناصر الدین الله از او پرسیدند که افضل مردم بعد از رسول خدا(ص) کیست؟ چون ناصر شیعی مذهب بوده،ابن جوزی جرئت تصریح بعقیده خود نکرد. لاجرم باجمال جواد بداد و گفت: افضلهم بعده من کانت بنته فی بیته . یعنی: افضل مردم بعد از رسولخدا(ص) آنکسی است که دختر او در خانه وی است و این عبارت دو احتمال دارد: یکی آنکه مراد آن باشد که دختر پیغمبر(ص) در خانه او است که علی(ع) باشد و احتمال دیگر آنکه دختر شخص افضل در خانه پیغمبر(ص) است که ابوبکر باشد و این جواب گفت اربع اربع اربع اهل سنت حمل بر تأکید کردند و شیعه بر ائمه اثنی عشر علیهم السلام. ولکن با این فطانت و ذکاوت زنی او را مفحم کرد هنگامیکه در منبر تفوه کرد بکلمه سلونی قبل ان تفقدونی و آن قضیه معروف است و درصراط مستقیم هم مذکور است و این بجهت آن بود که این کلمه از خصائص امیرالمومنین(ع) بوده که باب مدینه علم رسولخدا(ص) بوده و خود آن جناب فرمود که: لا یقولها بعدی الامدع کذاب و هم جماعتی این کلمه را گفتند و رسوا شدند و مقام ذکرش نیست.
ش 13:
اول لیالی بیض است و در آن سه عمل است:
1 - غسل 2 - چهار رکعت نماز، در هر رکعت صد و بیست و پنج مرتبه توحید.
3 - دو رکعت نماز است که در شب سیزدهم رجب و شعبان نیز خوانده میشود در هر رکعت بعد ازحمد،یس وتبارک الملک و توحید بخواند.
ر 13:
بخواند اللهم طهرنی فیه من الدنس و الاقذار و صبرنی و فیه علی کائنات الاقدار و فقنی للتقی و صحبة الابرار بعونک یا قرة عین المساکین. ‏
در این روز سنه 95حجاج ثقفی بسبب مرض آکله که در جوف او پیدا شد، بدرکات جحیم پیوست و در بلده واسط که از بناهای خود او است بخاک رفت و من شرح حال او را در کتاب تاریخ خود ذکر کردم و هم نقل کردم که عدد کشتگان او بغیر از آنچه که بسبب حروب و عساکر او کشته شده اود و بصد و بیست هزار بشمار رفته و در محبس او پنجاه هزار مرد و سی هزار زن که شانزده هزار از آنها برهنه و عریان بودند، از دنیا رفتند، و مرد و زن را با هم حبس میکرد و محبس او را سقفی و ساتری نبود.
روایت است که در جمعه آخر عمر خود سوار شده بود که بنماز جمعه میرفت که صدای ضجه شنید. پرسید این شیون چیست. گفتند: صدای کسانی است که در زندان تو میباشند که از گرسنگی و سختی صحیه و ضجه میکشند. حجاج رو بناحیه ایشان کرد و گفت:اخسؤافیها و لاتکلمون پس از آن جمعه دیگر نخواند که بجهنم پیوست.
حجاج از شیعیان امیرالمؤمنین(ع) و خواص آنحضرت بسیار بکشت و کمیل بن زیاد وقنبر را او شهید کرد وعبدالرحمن بن ابی لیلی را چندان تازیانه زد که کتفهایش سیاه شد و امر کرد که امیرالمؤمنین(ع) را سب کند، او در عوض مناقب آنحضرت بگفت. حجاج او را بکشت ویحیی بن ام الطویل را که از حواریین حضرت سجاد(ع) بود، دست و پا برید، تا شهید شد و آخر کسی را که شهید کرد سعید بن جبیر بود و حضرت امیر(ع) کرة بعد کرة در مخاطبات خود با اهل کوفه از امارات و خونریزی حجاج و گرفتاریهای مردم در زمان او و بنی امیه خبر داده و از او بغیر از غلام ثقفی تعبیر به اباوذحة نیز فرموده. و ابن ابی الحدید و غیره در شرح آن وجوهی گفته‏اند.
و در این روز سنه 418 وفات کرد ابوالقاسم حسین بن علی وزیر مغربی که مردی فاضل و عاقل و شجاع و صاحب تصنیفات و قلیل النظیر بوده. مادرش فاطمه دختر نعمانی صاحب کتاب غیبت است.
ش 14:
نماز شش رکعت است. در هر رکعت حمد و سی مرتبه اذا زلزلت و نیز در این شب چهار رکعت نماز کند بدو سلام در هر رکعت بعد ازحمد، یس و تبارک و توحید بخواند.
ر 14:
بخواند اللهم لاتواخذنی فیه بالعثرات واقلنی فیه من الخطایا و الهفوات و لاتجعلنی غرضا للبلایا و الافات بعزتک یا عزالمرسیلن. در این روز سنه 67 مختار ابن ابی عبیده در کوفه کشته شد(6) در جنگی که ما بین او و معصب بن زبیر واقع شد و پس از قتل مختار، مصعب بر کوفه مسلط شد و داخل دارالاماره گردی و اصحاب مختار را یکیک بکشت. پس حرم مختار را طلبید و امر کرد که از مختار تبری جویند و او را لعنت کنند و اگر نه کشته شوند. تمامی تبری جستند جز دختر سمرة بن جندب و دختر نعمان بن بشیر انصاری که گفتند چگونه لعن کنیم و بیرازی جوئیم از مردی که میگفت: رب من خدا است و قائم اللیل و صائم النهار بود و جان خود را در راه خدا و رسول(ص) و در خونخواهی از کشندگان امام حسین(ع) بذل نمود و دلها را از کشتن ایشان شفا داد. مصعب این مطلب را برای برادرش عبدالله نوشت. جواب آمد که بای تبری از مختار جویند و اگر نه کشته شوند، دختر سمرة، مختار را لعن کرد و وزنده ماند و دختر نعمان ابا کرد و کشته گشت و واقعه کشته شدن مصعب در روز 13 جمادی الاولی مذکور خواهد شد.
ش 15:
از لیالی متبرکه است و در آن چند عمل است:
1 غسل 2 - زیارت امام حسین(ع) 3 - شش رکعت نماز بسه سلام، در هر رکعت بعد از حمد، یس و تبارک و توحید. 4 - چهار رکعت نماز در دو رکعت اول حمد و صد مرتبه توحید و در دو رکعت دیگر حمد و پنجاه مرتبه توحید.
5 - صد رکعت نماز در هر رکعت بعد از حمد ده مرتبه توحید و از برای این نماز فضیلت بسیار نقل شده است. 6 - آنکه کسیکه در این شب نزد قبر امام حسین(ع) باشد مستحب است که بعد از نماز عشا، ده رکعت نماز کند در هر رکعت بعد از حمد و ده مرتبه توحید بخواند و از خدا پناه جوید از آتش جهنم.
ر 15:
بخواند اللهم ارزقنی فیه طاعة الخاشعین و اشعر فیه قلبی انابة المخبتین بامنک یا امان الخائفین.‏
در این روز سال دوم هجری و بقول بعضی سال سیم تولد با سعادت حضرت مجتبی علیه‏السلام واقعشد و روز هفتم او، جبرئیل برای تهنیت بر پیغمبر نازل گردید و امر کرد که او را نام و کنیت بگذارد و سرش را بتراشد و عقیقه از برای او بکشد و گوشش را سوراخ کند و روایت است که امام حسن از سر تا بسینه بحضرت رسول شبیه بوده. و شیخ مفید فرموده که تولد امام محمد تقی(ع) نیز در این روز بوده، لکن مشهور دهم رجب است. بهر حال روز بسیار شریفیی است و صدقات و مبرات در آن فضیلت بسیار دارد. و در اینروز سنه 3 حضرت رسول(ص) تزویج فرمود زینب بنت خزیمه را و او از پیش زوجه عبیدة بن الحارث بوده که در بدر شهید شد و مدت هشت ماه در خانه رسول خدا(ص) بود و در ربیع الاخر وفات کرد و او را ام‏المسکین گفتند بجهت کثرت و شفقت و ترحم و اطعام او بر مساکین.
و در این روز سنه 6 حضرت امام حسین‏ع مسلم را بجانب کوفه روانه کرد و کاغذ کوفیان را جواب فرمود و در آن نوشت که فرستادم بسوی شما برادر و پسر عم ثقه اهل بیت خویش مسلم بن عقیل را. پس اگر او بنویسد بسوی من که مجتمع شده است رای عقلاء و دانایان و اشراف شما بر آنچه در نامه‏ها درج کرده‏اید، همانا بزودی بسوی شما خواهم آمد انشاء الله.
و در این روز سنه 383 فاضل ادیب و شاعر متبحر لیبیب ابوبکر خوارزمی محمد بن العباس در نیشابور وفات کرد و او همانستکه وقتی خواست بر صاحب ابن عباد وارد شود بحاجب گفت که بجانب صاحب بگو که یکی از ادبا اذن بار میطلبد. صاحب پیغام داد که من قرار داده‏ام که اذن ندهم بادیبی که بیست هزار شعر از دواوین عرب از حفظ نداشته باشد. ابوبکر جواب داد که این مقدار شعر از نظم مردان میخواهی یا از نظم زنان. چون این جواب بصاحب رسید، دانست که ابوبکر است او را اذن داد و با وی انس گرفت و بواسطه صاحب بر عضدالدوله وارد شد و مرتبه رفیعی پید کرد، لکن در آخر امر کفران نعمت صاحب نمود و او را هجو کرد و بعد از چندی وفات نمود چون خبر هجو و خبر فوت ابوبکر به صاحب رسید این شعر بگفت:
اقول لربک من خراسان قابل - امامات خوارزمیکم قیل لی نعم‏
فقلت اکتبوا بالجص من فوق قبره - الا لعن الرحمن من کفر النعم‏‏
و این ابوبکر پسر خواهر محمد بن جریر طبری است و کلمات علما در تعیین است طبری مختلف است که آیا طبری مورخ شافعی است و یا طبری امامی و مقامی را جای بسط نیست.
و این ابوبکر از مورخین عظام و صاحب رسائلی است که در مصر و اسلامبول طبع شده است و از جمله آنها رقعه ایست که باهل نیشابور نوشته و فهرست مظالم تیمیه و عدویه و امویه و عباسیه قرار داده و آن رقعه را بعینه محقق ادیب جناب حاجی میرزا ابوالفضل در اواخر شفاء الصدور ایراد فرموده.
ش 16:
نماز دوازده رکعت است و در هر رکعت حمد و دوازده مرتبه الیهکم التکاثر بخواند.
ر 16:
بخواند اللهم وفقنی فیه العمل الابرار و جنبنی فیه مرافقة الاشرار و واردنی فیه برحمتک فی دار القرار بالوهتیک یا اله العالمین.‏
ش 17:
نمازش دو رکعت است در رکعت اول حمد و هر سوره که خواهد و در رکعت دوم حمد و صد مرتبه توحید و بعد از سلام صد مرتبه لااله الاالله و در این شب غسل مستحب است.
و در این شب سنه 58 عائشه دختر ابوبکر در مدینه وفات کرد(7) و ابوهریرة بروی نماز گذاشت و در همین شب در بقیع بخاک رفت و واقعه جمل و کینه‏های او از امیرالمؤمنین(ع) در جای خود بشرح رفته. علمای عامه گویند که ربع احکام شرعیه از عائشه بما رسیده و مرویات او را دو هزار دویست و ده حدیث، نوشته‏اند و شیخ ازری ره، در حق او فرمود:
حفظت اربعین حدیث - و من الذکر آیة تلناها‏
و ما بین او و ابوهریرة منافرت بوده و پاره‏ای از احادیث ابوهریرة را تکذیب کرده. چنانچه سیوطی در کتاب الاصابة فیما استدرکته عائشه علی الصحابة ذکر کرده و من مقداری از آنرا در فیض القدیر نگاشتم.
ر 17:
دعای آن اللهم اهدنی فیه لصالح الاعمال و اقض لی فیه الحوائج و الامال یامن لایحتاج الی التفسیر و السئوال یا عالما بما فی صدور الصامتین صلی علی محمد و آله الطاهرین.‏
و در این روز سنه 2 واقعه بدر اتفاق افتاد و مسلمانان سیصد و سیزده نفر بودند و مشرکین نهصد و بیست تن از مشرکین هفتاد نفر اسیر شدند و هفتاد نفر کشته شدند که از جمله رؤساء ایشان: عبته، شیبه، ولید، عاص بن سعید، زمعة بن الاسود و نوفل بوده و بیشتر ایشان بشمشیر امیرالمؤمنین(ع) بدرکات جحیم شتافتند و چون جنگ بر طرف شد و فتح برای حضرت رسول(ص) واقعشد، حضرت فرمود: کیست که از ابوجهل خبری آورد. عبدالله بن مسعود گفت: یا رسول الله من حاضرم بر خواست در میان کشتگان قریش فحص کرد. ابوجهل را دید که مجروح بر روی خاک افتاده. عبدالله پا بر گردن او نهاد و بر سینه وی نشست و موی زنخ او را بکشید و گفت: الحمدلله الذی اخزاک.
ابوجهل گفت ای شبانک گوسفند بر جای بلند بر آمدی بگو فتح باکیست. گفت: فتح خدای و رسول راست. هم اکنون سرت از تن دور کنم. ابوجهل بعد از کلماتی گفت: سر من را از پائین گردن جدا کن تا بزرگ و مهیب بنماید و در چشم محمد و باو بگو که من پیوسته با تو دشمن بودم و امروز عداوتم سخت‏تر است. عبدالله گفت: من لختی از اعضای سرت را بگردن خواهم افزود تا از هم سرها حقیرتر و خوردتر بنماید. پس شمشیر کشید تا کار او را مام نماید. شمشیرش را حدت نبود. لاجرم تیغ ابوجهل را بر کشید و سرش را بر گرفت و بنزد رسول خدا(ص) آورد و در خاک افکند. حضرت در او تأمل فرمود و حمد خدای بجای آورد.
و در این روز محمد بن مسلم فقیه مدنی تابعی معروف به زهری (بضم زای و سکون‏ها) وفات کرد و جد او عبدالله بن شهاب بن زهره در بدر با مشرکین بوده قیل للزهری هل شهد جد بدرا قال نعم و لکن من ذلک الجانب . و کلمات علما در مدح و قدح او مختلف است و مقام تفصیل نیست.
و در این روز سنه 710 بقول شیخ بهائی ره قطب شیرازی وفات کرد و حقیر حال او را در روز 24 این ماه ذکر میکنم.
ش 18:
نمازش چهار رکعت است. در هر رکعت حمد و بیست و پنج مرتبه سوره کوثر.
ر 18:
دعای آن اللهم نبهی فیه لبرکات اسحاره و نور قلبی فیه بضیآء انوار و خذ بکل اعضائی الی اتباع اثاره یا نور قلوب العارفین‏ .
ش 19:
اول شبهای قدر است و شب قدر همان شبی است که در تمام سال شبی بخوبی و فضیلت آن نمیرسد و عمل در آن بهتر است از عمل کردن و هزار ماه و در آن شب تقدیر امورات سال میشود و ملائکه و روح که اعظم ملائکه است در آن شب باذن پروردگار بزمین نازل میشود و بخدمت امام زمان ع مشرف میشوند. آنچه برای هر کسی مقدر شده است بر امام علیه‏السلام عرض میکنند و از پای مخفی بودن آن شب حکمتهای بسیار و فوائد عبادت کردن در آن شب بیشمار است و اعمال شبهای قدر بر دو نوع است. یکی: آنکه در هر شب باید کرد. دیگر آنانکه مخصوصی بهرشبی. اما اول، پس آن چند چیز است:
1 - غسل است و بهتر آنستکه مقارن غروب آفتاب غسل کند که نماز مغرب را با غسل بخواند (8)
2 - دو رکعت نماز است. در هر رکعت بعد از حمد هفتمرتبه توحید و بعد از فراغ هفتاد مرتبه استغفرالله و اتوب الیه.
3 - قرآن مجید را بگیرد و بگشاید و بگذارد در مقابل خود و بگوید:
اللهم انی اسئلک بکتابک المنزل و مافیه اسمک الاکبر و اسمائک الحسنی و ما یخاف و یرجی ان تجعلنی من عتقائک من النار .
پس هر چه حاجت دارد بخواهد.
4 - آنکه مصحف شریف را بگیرد و بر سر گذارد و بگوید:
اللهم بحق هذا القران و بحق ارسلته به و بحق کل مؤمن مدحته فیه و بحقک علیهم فلا احداعرف بحقک منک .
پس ده مرتبه بگوید. بک یاالله و ده مرتبه بحمده پس هر یک از معصومین را نام برد و ده مرتبه بگوید تا بحجة بن الحسین علیه‏السلام برسد. آنوقت حاجت خود را از خدا بخواهد.
5 - زیارت کند امام حسین ع را و زیارت مخصومه آنحضرت را در این شبها در هدیه ذکر کرده‏ام.
6 - احیاء بدارد این شبها را.
7 - صد رکعت نماز کند و اگر بتواند در هر رکعت بعد از حمد ده مرتبه توحید بخواند و بعد از هر دو رکعت دعای آنرا که شیخ و سید نقل کرده‏اند، بخواند.
8 - دعای جوشن کبیر بخواند.
9- بخواند این دعا را که کفعمی از امام زین العابدین ع روایت کرده که در این سه شب میخوانده در حال قیام و قعود و رکوع و سجده:
اللهم انی امسیت لک عبداً و اخراً الخ ‏
و علامه مجلسی ره فرمود که بهترین دعاها و اعمال در این شبها طلب آمرزش و دعا برای مطالب دنیا و آخرت خود و پدر و مادر و خویشان خود و برادران مؤمن زنده و مرده ایشان و اذکار و صلوات بر محمد و آل محمد(ص) آنچه مقدور شود.
و اما دوم یعنی اعمال مخصوصه این شب. پس چند چیز است:
1 - صد مرتبه: استغفر الله ربی و اتوب الیه.
2 - صد مرتبه: اللهم العن قتله امیر المؤمنین‏
3 - بخواند دعا یا ذاالذی کان که در آن فصل اول ذکر شد.
4 - بخواند اللهم اجعل فیما تقضی و تقدر الخ و نماز امشب بروایت شهید ره، پنجاه رکعت است با حمد و پنجاه مرتبه اذا زلزلت و گویا مراد آن باشد که در هر رکعت یکمرتبه بخواند زیرا که مشکل است که در مثل چنین شبی بااینهمه اعمال دو هزار و پانصد مرتبه اذا زلزلت خواندن.
ر 19:
بخواند اللهم و فر (فیه) حظی من برکاته و سهل سبیلی الی حیازء خیراته و لا تحرمنی. القلیل من حسناته یا هادیا (ی) الی الحق المبین . در صبح این روز سنه 40 حضرت امیرالمؤمنین ع را ضربت زدند و مجمل واقعه آنکه در سال چهلم گروهی از خوارج در مکه جمع شدند و مذاکره نهروان کردند و بر گشتگان نهروان بگریستند و سه نفر با هم معاهده‏کردند که در یکشب امیر المؤمنین‏ع و عمر و عاص و معاویه را بکشند.
ابن ملجم کشتن علی علیه‏السلام را بر مذمت نهاد و وارد کوفه شد و قطام بنت اخضر را ملاقات کرد و آن زنی بود از خوارج که امیر المؤمنین ع پدر و برادر او را در نهروان کشته بود و چون حسن و جمال بود، ابن ملجم او را خواستگاری کرد. قطام گفت مهر من سه هزار درهم است با غلام و کنیزی و کشتن علی بن ابیطالب ع.
ابن ملجم گفت چگونه علی را بکشم. گفت غفلة او را میکشی و وردان بن مجالد را که از قبیله خودش بود برای یاری ابن ملجم طلبید و ابن ملجم نیز شبیب بن بجره خارجی را همدست کرد و در انتظار بودند تا شب نوزدهم ماه رمضان رسید.
در آن شب قطام در مسجد خمیه زده و مشغول اعتکاف بود. آن سه ملعون بعزیمت قتل علی علیه‏السلام بمسجد آمدند. قطام بافته‏ای چند از حریر بر سینه‏های ایشان بست و شمشیرهای به زهر آب داده بایشان داد تا حمایل کردند و بیامدند بنزدیک آن دری که امیر المؤمنین‏ع از آن در داخل مسجد میشد، نشستند و کسی از راز ایشان مطلع نبود، جز اشعت بن قیس که او نیز با ایشان متفق بود و به یاری ایشان آمده بود. همینکه وقت صبح حضرت امیر (ع) داخل مسجد شد و صدای نازنیش بلند شد به یا ایها الناس الصوة که ابن ملجم و همراه‏هانش شمشیرها کشیدند و بر آنحضرت حمله آوردند و گفتند الحکم لله لالک یا علی.
شمشیر شبیب خطا کرد و شمشیر ابن ملجم بر فرق همایون آنحضرت جا کرد و شکافت و خون جاری شد و محاسن شریفش که در عزای پیغمبر خضاب نشده بود بخون خضاب شد و واقع شد آنچه خدا و رسول(ص) بآن خبر داده بودند و امیر المؤمنین در انتظار آن بوده و آسوده شد آنجناب از صدمات و از غدر و مکر معاویه و عمر و عاص و از بیوفائی کوفیان غدار صلوات الله و سلامه علیه. (9)
و بدانکه واقدی گفته که در شب قتل امیر المؤمنین ع سنه 40 علی بن عبدالله بن عباس جد سفاح و منصور متولد شد واین نزد احقر بعید است بلکه او در زمان حیات آنجناب بدنیا آمد و امیر المؤمنین علیه‏السلام او را علی نام نهاد و ابوالحسن کنیه داد و ابوالاملاک از او تعبیر فرمود. و چون عبدالملک مروان خلیفه شد از شدت بغض و عداوتی که با امیر المؤمنین‏علیه‏السلام داشت بعلی گفت که من طاقت ندارم که نام کنیه علی او را در تو بشنوم کنیه و نام خود را تغییر بده. پس کنیه خود را ابو محمد کرد و گفت اسم خود را تغییر بده. پس کنیه خود را ابومحمد کرد و گفت اسم خود را تغییر نمیدهم.
و در این روز سنه 648 آیة الله علامه حلی متولد شده و شاید در روز 21 محرم اشاره بحال این بزرگوار بنمایم.
ش 20.
نمازش هشت رکعت است بهر سوره‏ای میسر شود.
ر 20:
دعایش این است اللهم علی فیه ابواب الجنان و اغلق عنی فیه ابواب النیران و وفقنی فیه لتلاوة القرآن یامنزل السکینة فی قلوب المؤمنین. ‏
و در این روز سنه 8 فتح مکه واقعشده و رسولخدا(ص) بمسجد الحرام آمد و با محجن خود استلام فرمود و آهنگ تخریب اصنام و اوثان فرمود و این هنگام سیصد و شصت بت در اطراف خانه کعبه نصب بود. رسولخدا(ص) با چوبی که در دست داشت بهر کدام اشاره فرمود و آیه قل جاء الحق خواند، خواند، تمامی نگونساز شدند. پس حضرت رسول(ص) کلید خانه کعبه کشیده بودند محو کردند. پس داخل خانه شد و نماز گذاشت و بیرون آمد و عضادتین باب را بگرفت و تهلیلات معروف لااله الاالله وحده را خواند.
مردم قریش صف کشیده بودند و تمامی درترس بودند که پیغمبر(ص) با ایشان چه خواهد کرد.
حضرت ایشان را خطاب کرد که در حق خویش چه گمان میبرید. گمان خیر میبریم. اخ کریم ابن کریم و قد قدرت. از این سخن اشاره بقصه یوسف عفو او از برادران کردند.
رسولخدا(ص) را و رقتی حاصل شد و آب در چشم بگردانید و از اهل مکه بانگ برخواست. آنگاه آنحضرت فرمود من آن گویم که برادرم یوسف گفت:
لا تثریب علیکم الیوم یغفر الله و هو ارحم الرحمین .
و جرم و جنایت ایشان را معفو داشت.
و لکن قال(ص) لهم الالبئس جیران البنی کنتم لقد کذبتم و طردتم و اخرجتم و اذیتم ثم مارضیتم حتی جئتمون فی بلادی تقاتلونی اذهبوا فانتم الطقاء.
چون هنگام نماز پیشین رسید، بلال را فرمان رفت تا بر بام خانه، بانگ نماز گفت. جماعتی از قریش مانند: عکرمه، خالدبن اسید و ابوسفیان هر کدام سخنانی زشت گفتند. پس مردان قریش برای بیعت بنزد رسولخدا(ص) آمدند و مسلمانی گرفتند و سوره مبارکه اذا جاء نصر الله که آخر سوره ایست که نازل شده در این وقت نازل شد.
و نقل شده که در همین روز امیر المؤمنین علیه‏السلام پای بر دوش پیغمبر گذاشت و بالای بام کعبه رفت و بتها را بزمین انداخت و در هم شکست و بر عابت خود را از میزاب کعبه بزیر انداخت.
و در این روز سنه 542 وفات یافت سید شریف ابوالسعادات هبة الله بن علی حسنی معروف به ابن الشجری بغدادی نحوی، صاحب امالی و غیره و این سید جلیل از اکابر علمای امامیه و مشایخ ایشان است رضوان الله علیهم.
و در این روز سنه 626 یاقوت حموی صاحب معاجم ثلاثه و مراصد الاطلاع وفات یافت واو اولا مملوک یکی از تجار بغداد بوده و هم مایل بمذهب خوارج بوده میخواستند، مردم او را بکشند، لاجرم از بغداد به حلب و موصل فرار کرد و از آنجا به خراسان هکذا و کسیکه مراجعه کند او میداند که درچه مرتبه از احاطه و اطلاع بوده.
ش 21:
فضیلتش زیادتر است از شب نوزدهم و باید اعمال آن شب را از غسل و احیا و زیارت امام حسین ع و نماز هفت قل هو الله و قرآن سرگفتن و صد رکعت نماز دعای جوشن و غیرها در این شب بعمل آورد و نماز امشب هشت رکعت است به حمد و هر سوره‏ای که میسر است و از این شب شروع میشود بدعاهای شبهای دهه آخر و آن بر دو قسم است:
یکی آنکه در هر شب مکرر میشود، مانند دعائی که (مرازم) از حضرت امام صادق (ع) نقل کرده‏اند که دعای امشب اولش اینست: یا مولج اللیل فی النهار و این دعا مشهور و در زاد المعاد نیز هست و دیگر دعائی است که سید ابن باقی روایت کرده و او در مصباح کفعمی است هر که خواهد به آنجا رجوع کند.
و بدانکه در هر شب از این دهه، غسل وارد است و در این دهه، اعتکاف سنت است و بهترین اوقات اعتکاف است و در روایت دعائم است که حضرت رسول خدا(ص) فرمودند که اعتکاف در دهه آخر ماه رمضان مقابل دو حج و دو عمره است.
و بدانکه در این شب حضرت رسول صلی الله علیه و آله به معراج رفت و حضرت عیسی علیه‏السلام در این شب بآسمان بالا برده شد. در این شب حضرت موسی علیه‏السلام و حضرت یوشع بن نون وصی آنجناب از دنیا رحلت فرمودند. در این شب واقع شد شهادت مولای‏ها ما امیر المؤمنین ع.
شیخ مفید که در این شب تجدید میشود احزان آل محمد(ص) و اشباع ایشان و در این شب غسل کند و صدرکعت نماز بجا آورد و صلوات بسیار بفرستد وسعی و کوشش کند در نفرین بر ظالمان آل محمد(ص) و لعن بر قاتل امیر المؤمنین علیه‏السلام.
در این شب حمادبن عثمان بر حضرت صادق ع وارد شد. حضرت سئوال کرد که غسل کرده‏ای. عرض کرد بلی. پس حضرت حصیری طلبید و حماد را نزدیک خویش خواند و مشغول نماز گردید و پیوسته آنحضرت نماز خواند و حماد نیز خود را بآنحضرت چسبانیده بوده و نماز میخواند تا از نمازهای خود فارغ شدند. پس آنحضرت دعا کرد و جماد آمین گفت تا صبح طلوع کرد. آنجناب اذان و اقامه گفت و بعض غلمان خود را طلبید و پیش ایستاد و نماز صبح خواند در رکعت اول حمد و انا انزلناه و در دوم حمد و توحید خواند و بعد از نماز مشغول به تسبیح و تقدیس و مسلمات شد. پس سر به سجده نهاد و بمقدار یک ساعت بجز چیزی از آنجناب شنیده نشد. پس از آن، این دعا را خواند:
لا اله انت مقلب القلوب و الابصار ‏
تا آخر دعا که در اقبال است و در آخر آن اشاره شده بچند علامتی از ظهور امام زمان علیه‏السلام.
ر 21:
بخواند: اللهم اجعل لی فیه مرضاتک دلیلاً و لا تجعل فیه للشیطان فیه علی سبیلا و اجعل منزلالی و مقیلا یا قاضی حوائج الطالبین. ‏
و چون این روز قتل امیر المؤمنین است مناسب است زیارت آنجناب و کلمات حضرت خضر، ع در این روز که منزله زیارت آنحضرت است. احقر در هدیه ذکر کردم.
ش 22:
نمازش هشت رکعت است به حمد و هر سوره که خواهد و غسل و دعاهای این شب را بعمل آورد.
ر 22: بخواند: اللهم (افتح لی ابواب فضلک، خ) و انزل فیه برکاتک و وفقنی فیه لموجبات مرضاتک و اسکنی ببرکته بحبوحة جنانک یا مجیب وعدة المضطرین. ‏
در این روز سنه 273 ابن ماجه قزوینی، محمد بن یزید بن ماجه صاحب کتاب سنن مشهور وفات کرد و بعضی کتاب او را یکی از صحاح ست شمرده‏اند.
و در این روز سنه 1286 شیخ اجل افقه الفقهاء و العلماء شیخ العراقین مرحوم شیخ عبدالحسین طهرانی استاد شیخ ما جناب حاجی میرزا حسین نوری رحمةالله علیهما وفات یافت. قبر شریفش در باب سلطانیه صحن حسینی علیه السلام، واقع است. جلالت شأن آنجناب و خدمات آن بزرگوار نسبت بتعمیرات بقاع مطهره و قباب سامیه ائمه عراق علیهم السلام مشهور و مشهود است جزاه الله خیرالجزاء.
ش 23: از دو شب قدر سابق افضل است و از احادیث بسیار مستفاد میشود که شب قدر همین شب است و این شب ((جهنمی)) (10) است و در این شب جمیع امور بر وفق حکمت مقدر میگردد. و از برای این شب غیر از اعمالیکه با دو شب سابق مشترک است چند عمل دیگر است:
1 - خواندن سوره عنکبوت و روم که حضرت صادق (ع) قسم یاد فرمود که خواننده این دو سوره در این شب از اهل بهشت است.
2 - خواندن سوره حم دخان.
3 - خواندن انا انزلناه هزار مرتبه.
4 - آنکه تکرار کند در این شب بلکه در تمام اوقات ایندعا را که برای وجود مبارک امام عصر (ع) وارد شده:
اللهم کن لولیک الحجة بن حسن صلواتک علیه فی هذه الساعة و فی کل ساعة و ساعات اللیل و النهار ولیاً و حافظاً و قائداً و ناصراً و دلیلاً و عیناً حتی تسکنه ارضک و تمتعه فیها طویلا.
5 - بخواند: اللهم امددلی فی عمری الخ .
6 - بخواند: اللهم اجعل فیما تقضی و فیما تقدر الخ .
7 - بخواند دعای علی بن الحسین علیه‏السلام را که در اقبال است یا باطناً فی ظهوره الخ .
8 - آنکه غیر از غسل اول شب، غسلی نیز در آخر شب کند.
و بداند از برای غسل و احیاء این شب و زیارت امام حسین ع و صد رکعت نماز فضیلت بسیار تأکید شده و روایت است که حضرت صادق ع سخت مریض شده بود، چون شب بیست و سیم ماه مبارک رسید، موالی خود را امر فرمود که حرکتش دادند بمسجد و آن شب را در مسجد بود تا بصبح.
و نماز امشب هشت رکعت است به حمد و هر سوره که میسر شود علامه مجلسی فرموده که هر مقدار قرآن که ممکن باشد در این شب بخوانند و دعاهای صحیفه کامله را بخوانند، خصوصاً دعای مکارم الاخلاق و دعای توبه و روزهای این شبها را نیز باید حرمت داشت و بعبادت و تلاوت و دعا بسر آورد. زیرا که در احادیث معتبر، وارد شده است که روز قدر در فضیلت مثل شب قدر است انتهی.
و بدانکه سید در اقبال فرمود که در این شب مضایقه نکند انسان از دعا کردن برای برادران و فرموده که من بعد از تصنیف کتاب اقبال در یکی از شبهای جلیله ماه رمضان در وقت سحر مشغول بدعا بودم برای کسانیکه واجب بود یا نیکو بود مقدم داشتن ایشان را بدعا، پس در خاطرم گذشت که سزاوار است منکرین اقدس الهی و مستخفین بحرمت حضرت باری جل شأنه مقدم داشته شوند در دعا و دعا شود در حق ایشان بهدایت از ضلالت بجهت آنکه مفاسد آثار کفر و ضلالت ایشان بیشتر است از جنایت عارفین و ضرر ایشان اعظم است. پس الحال که ممکن نیست مرا دفع ایشان بجهاد و منع ایشان از الحاد و فساد، پس دعا کنم در حق ایشان بهدایت. پس در آن وقت سحر، دعا کردم در حق هر ضال و گمراهی بانکه هدایت یابند از راه باطل و براه حق در آیند. پس تأیید فرمود این مطلب را که دعای در حق گمراهان باشد بشفاعت حضرت ابراهیم علیه‏السلام در حق قوم لوط و دعای حضرت رسول صلی الله علیه و آله در حق کفار قوم خود: اللهم اغفر لقوی لا یعلمون با آنکه اذیت آن حضرت میکردند و آنکه حضرت عیسی ع فرموده که باش مثل خورشید میتابد بر بر وفاجر.
ر 23:
بخواند اللهم اغسلنی فیه من الذنوب و طهرنی فیه من العیوب و امتحن فیه قلبی بتقوی القلوب یا مقیل عثرات المذنبین .
و گذشت که در روایات وارد شده است که روز قدر در فضیلت مثل شب قدر است پس قدر این روز را نیز بدان.
و در این روز سنه 230 احمد بن طولون صاحب دیار مصریه و شامیه متولد شده.
ش 24:
نمازش هشت رکعت است به حمد و هر سوره که خواهد و غسل نیز در این شب وارد است.
ر 24:
بخواند اللهم انی اسئلک فیه ما یرضیک و اعوذبک ممایؤذیک (التوفیق ان، خ ل) و اسئلک التوفیق فیه لان اطیعک و لا اعصیک یا عالماً با حوال السائلین .
شیخ بهائی فرموده که در این روز سنه 65 متغلب بنی امیه مروان بن حکم هلاک شد و سببش آن بود ک تزویج کرده بود زن یزید بن معاویه را. روزی به پسر زنش خالد بن یزید گفت: یا بن الوظیه گفت: یا بن الوظیه. زنش چون شنید در غضب شد و روزی در وقت خواب مروان و ساده‏ای بر صورتش نهاد و با کنیزگان روی آن نشست تا مروان هلاک شد و در آنوقت 63 سال از عمر نحسش گذشته بود.
فقیر گوید که من در تاریخ خود، احوال مروان و پدر او را ووفات او را بنحو دیگر ذکر نمودم و در آنجا نقل کردم از کتب عامه که حضرت رسول اکرم(ص) در حق او فرمود: الوزغ بن الوزغ، الملعون بن المعلون . و بیان کردم مناسبت و سنخیت وزغ را با بنی امیه و در اینجا بچند کلمه از حال او اکتفا میکنم.
بدانکه مروان مادر پدرش زرقاء از ذوات الاعلام است و پدرش حکم عموی عثمان و طرید رسول الله(ص) است و مروان را عثمان در زمان خلافت بوزارت و کتابت سر خود اختیار کرد.
به عقیده اهل سنت سبب قتل عثمان، مروان شد بجهت کاغذی که در قتل محمد بن ابی بکر برای عبدالله بن ابی سرح والی مصر او نوشته بود و مهر عثمان را بر او زده بود.
و او همان است که در جنگ است جمل همراه عایشه بوده و طلحه را تیری بزد و بکشت و بعد از فتح اسیر شد و حسنین علیهماالسلام از او نزد امیر المؤمنین شفاعت کردند. حضرت او را رها کرد. عرض کردند بیعت بگیر از او. فرمود مگر بیعت نکرد با من بعد از قتل عثمان. مرا حاجت به بیعت او نیست، همانا دست او دست یهودی است، چه یهود بغدر معروفند اگر بدست بیعت کنند بسینه خود غدر کنند و مر او را امارتی است محقر و بی‏قدر چنانچه سگی بینی خود را بلیسد. پس فرمود: و هو ابو الاکبش الاربعة و ستلقی الامة منه و من ولد یوماً احمر . چنان شد که آنحضرت فرموده بود. چنانچه در تاریخ خود شرح دادم و مروان را خیط باطل میگفتند و او از اشد مردم بود در عداوت خدا و رسول و اهل بیت، بخصوص امیر المؤمنین. دو مرتبه در مدینه حکومت یافت و ابن اثیر گفته که در هر جمعه بر منبر رسول خدا ص بالا میرفت و در محضر مهاجر و انصار مبالغه در سب امیرالمؤمنین ع میکرد و او بعد از معاویة بن یزید با امارت رسید و نه ماه و کسری مدت سلطنت او بود. پس از او عبدالملک پسرش بجای وی نشست و روزگار امت در زمان او و پسرانش سیاه شد. لعنتة الله علیهم اجمعین.
و در این روز سنه 354 ابولطیب احمد بن حسین کوفی معروف به متنبی شاعر، در اراضی بغداد بسبب محاربه با جمعی از قطاعان طریق کشته گشت و او را متنبی گفتند برای آنکه نقل شده که ادعای نبوت کرد و در بادیه سماوه خلق بسیاری بر او گرد آمدند و امیر حمص او را بگرفت و توبه داد و از کثرت حفظ او سمعانی نقل کرده که بیک نظر مطالب سی ورقه را از بر میکرده. و سید شهید قاضی نورالله ره او را از شعراء شیعه شمرده و این شعر منسوب به صاحب ابن عباد را بدو نسبت داد:
ابا حسن لو کان حبک مدخلی - جهنم کان الفوز عندی جحیمها
و کیف یخاف النار من کان موقناً - بان امیر المؤمنین قسیمها ‏
و در این روز بقول سیوطی در بغیه و غیره سنه 710 قطب شیرازی محمود بن مسعود بن مصلح شیرازی در تبریز وفات کرد و در نزدیک قبر بیضاوی بخاک رفت و قطب در اول شاگرد کاتبی بوده چون محقق طوسی به قزوین آمد و بمنزل کاتبی تشریف برد کاتبی، قطب را باو سپرد، و او ملازمت خواجه را اختیار نمود و از او علوم بسیار استفاده کرد تا بحدیکه او را کثرت علم، علامه گفتند و ما بین قطب و پسر خواهرش شیخ سعدی مطابیاتی است که جای ذکرش نیست.
ش 25:
نمازش هشت رکعت است در هر رکعت حمد و ده مرتبه توحید و غسل در این شب مستحب مؤکد است.
ر 25:
بخواند اللهم اجعل سعیی فیه مشگورا و ذنبی بعفوک، خ فیه مغفورا و عملی فیه مقبولا و عیبی بجودک فیه مستورا یا سامع اصوات المبتهلین. ‏
و در این روز سنه 518 وفات یافت: ادیب اریب ابوالفضل احمد بن محمد میدانی (11) نیشابوری، صاحب مجمع الامثال و غیره و ما بین او و زمخشری لطیفه ایست که جای ذکرش نیست.
و در این روز سنه 544 فخر رازی متولد شد و در این روز سنه 693 وفات کرد ابو عبدالله محمد قاضی القضاة احمد بن خلیل خوبی شافعی دمشقی صاحب شرح فصول ابن معط و غیره و پدرش همان است که تفسیر فخر رازی را تتمیم کرده از سوره عنکبوت تا آخر سوره یس و از سوره والصافات تا بآخر را نجم الدین احمد بن محمد قمولی تکمیل کرده و این مطلب را مطلع خبیر سیداجل میر حامد حسین هندی ره در عبقات فرموده.
و در این روز سنه 1137 که ایام فتنه افاغنه بود در اصفهان وفات کرد شیخ فقیه اعجوبه دهر بهاء الدین مولانا محمد بن تاج الدین حسن بن محمد اصفهانی معروف به فاضل هندی به جهت آنکه در مبدء امر و حال صغر در بلاد هند بوده و آنجنابرا مصنفات بسیار است مانند کشف اللثام، شرح لمعه، شرح قصیده سید حمیری، تفسیر قرآن، تلخیص شفا و غیرها.
و حکی عنه قال فرغت من تحصیل العلوم معقولها و لم اکمل ثلث عشرة سنة و شرعت فی التصنیف و لم اکمل اثنتی عشرة. ‏
مزارش در تخت فولاد اصفهان است.
ش 26:
نمازش هشت رکعت است به حمد و توحید.
ر 26:
بخواند اللهم اجعلنی محبا لاولیانک و معادیا لا عدائک مستنا متمسکا، خ ل بسنة خاتم انبیائک یا عاصم قلوب النبیین. ‏
و در این روز سنه 1125 وفات کرد محقق مدقق آقا جمال الدین بن المحقق آقا حسین خوانساری، صاحب مؤلفات رائقه که از جمله حاشیه بر شرح لمعه است که در نهایت تحقیق و اتقان نوشته. مزار شریفش در تخت فولاد است در نزد قبه مرحوم والدش که شاه سلیمان صفوی بنا کرده. رحمهم الله تعالی.
ش 27:
نمازش چهار رکعت است در هر رکعت حمد و تبارک الملک و اگر نتواند بیست و پنج مرتبه توحید بخواند و در این شب غسل بخصوص وارد شده است و منقول است که حضرت امام زین العابدین علیه‏السلام در این شب مکرر این دعا را میخواند از اول شب تا آخر شب:
اللهم ارزقنی التجافی عن دارالغرور و الانابة الی دار الخلود و الاستعداد للموت قبل حلول الفوت. ‏
و شیخ فقیه علی بن یوسف بن مطهر برادر علامه حلی وفات امیرالمؤمنین و وفات یوشع و عروج عیسی را بآسمان در این شب ذکر کرده و آنرا مأخوذ از کتب عامه و منقول از حسن بصری است و مشهور نزد ما همان است که ذکر شد.
ر 27:
بخواند اللهم ارزقنی فیه فضل لیلة القدر و صیر اموری فیه من العسر الی الیسر واقبل معاذیری و حط عنی الوزر یارؤفا بعباده الصالحین. ‏
علامه مجلسی فرموده که دعای روز بیست و هفتم را کفعمی در بیست و نهم ذکر کرده و موافق مذهب شیعه در روز بیست و سیم خواندن دور نیست که انسب باشد والله یعلم.
و در این روز سنه 1111 وفات یافت مروج مذهب جعفری، فخر الشیعه و محیی الشریعه العالم الربانی مولانا محمد باقر بن محمد تقی الاصفهانی المشتهر بالمجلسی المطلق او بالمجلسی الثانی .
آثار و تألیفات او اشهر از آنستکه ذکر شود. شیخ ما محدث نوری رساله‏ای در حال این بزرگوار نوشته موسوم به الفیض القدسی. مدت عمرش هفتاد و سه سال بوده و تاریخ ولادتش: جامع کتاب بحار الانوار. و در تاریخ وفاتش نظم و نثر بمناسبت بسیار گفته شده لکن هیچکدام مثل این بیت نیست:
ماه رمضان چه بیست و هفتمش کم شد - تاریخ وفات باقر اعلم شد
چه مضمون این شعر متضمن است روز و ماه و سال وفات را بدون ارتکاب ضرورت و اطناب ولله دره.
قبر شریفش الان ملجاء خلایق است در جامع عتیق اصفهان و از مشهورات است استجابت دعا در آن بقعه مبارکه و در آن بقعه جماعتی از صلحا نیز مدفونند که در جای ذکرش نیست.
ش 28:
نمازش شش رکعت است در هر رکعت بعد از حمد هر یک از آیةالکرسی و توحید و کوثر را ده مرتبه بخواند و بعد از سلام صد مرتبه صلوات بفرستد.
ر 28:
بخواند اللهم و فرفیه حظی من النوافل و اکرمنی فیه باحضار (الاحلام فی، خ ل ) المسائل و قرب فیه و سیلتی من بین الوسائل یا من لا یشغله الحاح الملحین‏.
ش 29:
نمازش دو رکعت است در هر رکعت حمد و بیست مرتبه توحید و غسل در این شب فراموش نشود.
ر 29:
بخواند اللهم غشنی فیه من الرحمة و ارزقنی فیه التوفیق و العصمة و طهر قلبی من غیاهب التهمة یا رحیماً بعباده المذنبین .
ش 30:
نماز دوازده رکعت است در هر رکعتحمد و بیست مرتبه توحید و بعد از فراغ صد مرتبه صلوات بفرستد. سید برای این شب ده رکعت نماز روایت کرده به کیفیتی که در اقبال مذکور است.
و بدانکه این شب: شب بسیار مبارکی است و از برای این شب چند عمل است:
1 - غسل 20 - زیارت امام حسین علیه‏السلام -3 خواندن سوره انعام و کهف و یس و صد مرتبه استغفرالله و اتوب الیه. 4 - وداع ماه رمضان برای اظهار این که روزه و عبادت این ماه بر ما دشوار نبود و ما خواهان او بودیم و از مفارقت آن آزرده و محزونیم.
و سید و غیره برای این شب دعاهای بسیار بجهت وداع نقل کرده‏اند و بهترین آنها دعای وداع صحیفه کامله است و سید روایت کرده از حضرت صادق علیه‏السلام که آنحضرت فرمودند هر که شب آخر ماه رمضان وداع کند آن ماه شریف را و بگوید:
اللهم لا تجعله اخر العهد من صیامی لشهر رمضان و اعوذ بک ان یطلع فجر هذه اللیلة الا و قد غفرت لی .
بیامرزد حق تعالی او را پیش از آنکه صبح کند و روزی فرماید او را توبه و انا به.
و سید و شیخ صدوق از جابر بن عبدالله انصاری روایت کرده‏اند که گفت رفتم خدمت حضرت رسول (ص) در جمعه آخر ماه مبارک رمضان چون نظر آن حضرت بر من افتاد فرمود که ای جابر این آخر جمعه ایست از ماه رمضان پس آن را وداع کن. بگو:
اللهم لا تجعله آخر العهد من صیامنا ایاه فان جعلته فاجعلنی مرحوماً و لا تجعلنی محروماً .
پس بدرستی که هر که این دعا را در این روز بخواند به یکی از دو خصلت نیکو ظفر می‏یابد یا برسیدن بماه رمضان آینده یا بآمرزش خدا و رحمت بی‏انتها.
و شیخ مفید در مسارالشیعه فرموده که در شب آخر ماه رمضان ختم میشود نوافل ماه رمضان یعنی آن هزار رکعت نماز که سابقاً مذکور شد و مستحب است در آن شب ختم کردن قرآن و خوانده میشود در آن شب وداع و آن شب: شب بسیار بابرکتی است.
مؤلف گوید: دعاهای وداع را در شب آخر خواندن سنت است و اگر روز آخر بخوانند خوب است و اگر آخر ماه مشتبه باشد، شب بیست و نهم احتیاطاً بخوانند.
و بدانکه از چیزهائی که در شب آخر ماه رمضان سنت است آزاد کردن بنده‏ها است و معامله حضرت علی بن الحسین علیه‏السلام با کنیزان و عبید خود در این شب و آزاد نمودن آنها را از قید رقیت مشهور است.
ر 30:
بخواند اللهم اجعل صیامی فیه بالشکر و القبول علی ماترضاه و یرضاه الرسول محکمة فروعه بالاصول بحق محمد و آله الطاهرین الاخیار الابرار صلی الله علیهم .
و برای آخر روز، دعائی سید در اقبال نقل کرده که اولش این است:
اللهم انک ارحم الراحمین به آنجا رجوع کن و آنرا بخوان و چون در این روز غالباً قرآنها ختم میشود سزاوار است که بعد از ختم بخواند دعای 42 صحیفه کامله را که اولش این است: اللهم انک اعنتنی علی ختم کتابک و اگر خواسته باشند این دعای مختص را بخوانند که شیخ از امیر المؤمنین علیه‏السلام نقل کرده است:
اللهم اشرح باقرآن صدری و استعمل بالقران بدنی و نور بالقران بصری و اطلق بالقرآن لسانی و اعنی علیه ماابقیتنی فانه لاحول و لا قوة الابک .
و در این روز سنه 622 احمد بن المستضئی ناصر بالله خلیفه سی و چهارم عباسی وفات یافت مدت خلافتش چهل و هفت سال بود و از بناهای او است بقعه عباس و ائمه اربعه علیهم السلام در بقیع و مادرش هم در سنه 570 قبه‏ای برای بقعه حضرت حمزه (ع) در احد بنا کرده و هم بامر ناصر در سنه 606 در سامره در میان صفه و سرداب مقدس، شباکی بادری از چوب ساج بنا کردند و فعلاً در زمان ما که سنه 1330 است آن در موجود است و با علی درجه امتیاز منبت شده و الحق در صناعت نجاری از نفایس روزگار است با آنکه این همه زمان بر آن گذشته و در مرور و دهور به حفظ و نگهداری آن چندان اعتنا نشده و پیوسته محل آمد و شد زوار و انواع مردم بوده و استعمال میشده و بعضی جاهای آنرا شمع و چراغ سوخته هنوز مثل بهترین جواهر جلوه گراست و در کتیبه آن آیه مودت و عباراتی بسیار خوشی ثبت است که عین عبارت آنرا مینگارم:
بسم الله الرحمن الرحیم قل لا اسئلکم علیه اجرا الاالمودة فی القربی من یقترف حسنة نزدله فیها حسنا ان الله غیور شکور هذا ما امر بعمله سیدنا و مولاناا الامام المفترض طاعته علی جمیع الانام ابوالعباس احمد الناصر لدین الله المبین امیر المؤمنین و خلیفة رب العالمین الذی طبق الابلاد احسانه وعدله عمر البلاد بره و فضله قرن الله او امره الشریفة بالنجح و النشر و جنوده بالتائید و النصر جعل لایامه المخلده حدا لایکبو جواده و لرایته الممجدة سعداً یلا یخبوز ناده فی عز تخضع له الاقدار فیطیعه عواصیها و ملک تخشع له الملوک فیملکه نواصیها و یتولی المولوی الحسین بن سعد الموسوی الذی یرجوالحیوة فی ایامه المخلدة و یتمنی انفاق عرمه فی الدعاء لدولته الموبدة استجباب الله له دعوته فی ایامه الشریفة السنیة فی سنة ست وستماة الهلالیة .
و در داخل صفه هم بخط کوفی اسامی حجج طاهره علیه‏السلام ثبت است.
و در این روز چنانچه شیخ بهائی فرموده سنه 716 وفات کرد سلطان الجاتیو محمد خدابنده و عمرش بسی و شش سال رسیده بود و معنی الجاتیو سلطان مبارک است و او متصلب در تشیع بوده و تعظیم میکرده علماء شیعه را مانند علامه و غیره رضوان الله علیهم.