عنوان صحبت التامین فی محبه الله است. دیشب در پایان صحبت، سخن به اینجا رسید که عدهای سوال میکنند و آن سوال این است که میگویند شما گفتید ریشه محبت معرفت است. شکی در آن نیست. حالا چه کنیم که معرفت زیاد بشود تا محبت زیاد شود؟ چون محبت زیاد بشود، مطلب تمام است.
دیشب حضور انوارتان عرض میکردیم که محبت، میان پرترین راه است. ما دیگر از محبت راهی نزدیکتر نداریم. هر چه ایمان، قویتر باشد، محبت بیشتر میشود. والذین امنوا اشد حبا للله(79)؛ اصلا این محبت خدا بحث بسیار بزرگ است. هیچ ربطی به عشقهای مجازی ندارد. حالا بعضیها آمدند و حرف هایی زدند که دیگر آنها خیلی وقت و مقدمات فراوانی میخواهد که از موضوع خارج میشویم. فقط این مقدار بدانید که اگر محبت خدا در دلی جا بگیرد، آن دل دیگر چیزی نمیبیند المحبه نار تحرق ما سوی المحبوب محبت همانند آتشی است که ما سوای محبوب را میسوزاند. دیگر غیر از مجبوب چیزی نمیماند. شاعر عرب دیگر: کانت بقلبی اهواء مفرقه هواهای زیادی در قلبم بود وقتی تو را دیدم همهاش جمع شد. شد یک چیزی. در دعای کمیل میخوانیم که واورادی کلها وردا واحدا.
خب! چه کار کنیم معرفت زیاد بشود، تا محبت زیاد بشود؟ این حرف بزرگی هست. این مطلب را آن شاء الله جوآنهای نورانیمان دست کم نمیگیرند. با یک مقدمه و یک مطلب پایانی که به درد شما میخورد و شنیدن آن برای شما ضروری است. پس اول مقدمه را بشنویم، بعد جواب را بشنویم، و در پایان هم آن مطلب ضروری را.