در این جا یاد یک جمله از یک عالم سنی میافتم. واقعا آدم با کمال و خیلی تماشایی است. هر کسی باشد. یک شیخ سنی داریم که الان در سوریه است. من خیال میکردم از دنیا رفته چون عاقدتا خیلی پیر است. ولی دوسال پیش بود عزیزانمان در وزارت ارشاد اسلامی رفته بودند دیده بودند و گزارش آوردند که نه، این شیخ زنده است. اسمش شیخ عبدالله است. این آدم لحما و دما سنی است. دیگر شکی در این نیست. کتابی دارد به نام الامام الحسین (علیه السلام). اهل قلم، اهل علم، اهل شعر، در این شهر اصفهان دارالعلم و ایمان شما زیادند و در این مجلس ما هم حتما زیادند. ببینید انسان اگر پانصد صفحه کتاب بنویسد و بخواهد که خلاصه برداری کند؛ در چند صفحه میتواند خلاصه برداری کند؟ دیگر خیلی ماهر در خلاصه برداری باشد، مثلا در پنجاه صفحه خلاصهگیری کند یا حداکثر در بیست صفحه. اما این شیخ سنی، ششصد صفحه برای امام حسین (علیه السلام) کتاب نوشته و در یک سطر و نیم خلاصه برداری کرده است که خیلی تماشایی است. میدانید راجع به امام حسین (علیه السلام) چه میگوید؟ یک عبارت بسیار پخته و تماشای دارد. میگوید: دو تا هجرت در دنیا بودند که ورق را عوض میکردند. کانت الهجره الاولی لمحمد (صلی الله علیه و آله و سلم) ؛ (صلوات حضار) هجرت اولی هجرت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بود. کانت این کان را کان تامه میگوید که خبر نمیخواهد بدهد، ای وقع؛ این هجرت، واقع شد. هدف از این هجرت جه بود؟ هدف ساختن بود؛ معماری بود. هدف به وجود آوردن ساختمان اسلام بود. والهجره الثانیه؛ هجرت دوم، کانت هی للحسین (علیه السلام)؛ آن مال امام حسین (علیه السلام) است. که این هم واقع شد. هدف از این چه بوده است؟ و غایتهات المحافظه علی البناء؛ هدف از این هجرت دومی نگهداری بناء بود. هدف از هجرت پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خود بناء بود و هدف از هجرت امام حسین (علیه السلام)، نگهداری بناء بود. یک کسی یک قدری انصاف داشته باشد متوجه میشود.
جان ما به قربان ابی عبدالله! اگر نهضت او نبود، ما چیزی نداشتم. همه میدانند، حتی سنی هم این را میداند.
پس چی شد؟ رسیدیم به این جا که این خبیث مغرور شد و طبق گفته پدر خبیثش که سویت لک الطریق را گفته بود، به فکر افتاد که در دانشگاه اسلام را ببندد. شب اول روی منبر گفتم که این در را بست و امام حسین (علیه السلام) با خون خود و عزیزانش در را باز کرد و دو استاد وارد دانشگاه شدند. یک استاد و یک استاد یار. استاد سید الساجدین (علیه السلام) و معاونش زینب کبری (علیهم السلام) بود. اینها وارد شدند واز همان اول، درس را شروع کردند که حالا به شما میگویم.