و اما فرق امام و پیغمبر. یک مقدمهای میخواهد که اگر چه این مقدمه همه وقت این منبر را بگیرد میارزد. من گاهی میگویم که بعضی از منبرهای بنده، مقدمهاش آن قدر مفصل میشود که مثل مقدمه ابن خلدون میشود. ولی. دلم میخواهد که ذهن هایمان آماده بشود؛ برای این که هدیهای به صاحب امشب - که امام زمان (علیه السلام) باشد - تقدیم کنم؛ یک صلوات بفرستید.
تکرار میکنم که این مقدمه دقیق است و نتیجا اش دقیقتر. خیلی دقیق! یک وقتی من قرآن میخواندم رسیدم به این آیه که در سوره مبارکه رعد است انما انت منذر ولکل قوم هاد(39) خدایا این آیه چه میخواهد بگوید؟ پیغمبر تو بیم دهندهای. هرامتی هم یک هدایت کنندهای دارد. چیمی خواهد بگوید؟ مطلب مشکلی است. مراجعه کردم به احادیث از طریق شیعه چهار حدیث پیدا کردم. که میگویند: منذر رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) است. هادی، علی (علیه السلام) است. ما دیدیم چهار حدیث است از شیعه. به گفتم بروم به طرف سنی. ببینم چیزی پیدا میکنم؟ باور کنید تقریبا با نا امیدی میرفتم. ما در کارهای تحقیقی که انجام میدهیم. خب حالا خدا دستمان را بگیرد. حرفی میزنیم دنبال حرفمان میرویم. این همکرا ما است. یک چیزی بدست میآوریم. در اینجا خیلی با ناامیدی میرفتم. باور نمیکردم اهل تسنن در ذیل این آیه یک جیز قابل توجهی داشته باشد. رفتم بر خلاف تصور از شیعه، چهار تا پیدا کردم. از سنجیده تا حدیث پیدا کردم. هجده تا حدیث تمامش مسند. از طرق علمای حنفی پیدا کردم. یک عالمی حنفی مردم میگویند: حسکانی، حسکانی (40) صحیح است. عالم بسیار بزرگی بوده و برای همین سنیها خیلی صدایش را در نیاوردند. اسمش در بعضی تذکرهها آمده است. ولی آن چنان که شاید و باید از او تجلیل نشده است. مثل این که مذاق تشیح داشته، نه این که شیعه باشد. شیعه مذاق بوده است. به این جور آدمها میگویند: سنی متشیع. این کتابی نوشته بنام شواهد التنزیل(41) آقا! وقتی اسنادهای شواهد التنزیل را که آدم میخواند. میبیند چقدر زحمت کشیده. میگوید: اخبرنا فلان فلان کس به ما خبر داد. کجا؟ بداره بغداد از نیشابور بلند شده رفته به بغداد یک حدیث گرفته یا اخبرنا فلان بداره بخراسان(42) این عالم، زحمت زیادی را متحمل شده است. من دلم میخواست عظمتش را بفهمم. دیدم تذکرهها مهمل گذاشتند. آخر یک کتابی هست که در قرن هشتم تالیف شده است، به نام الدرر المضیئه فی طبقات الحنفیه. این نسخه بسیار کم یابی است. یک نفر به یک زحمتی از طریق افغانستان به ایران آورده بود. من رفتم و آن را از او خریدم. توجه فرمودند! الدرر المضیئه فی الطبقات الحنفیه آنجا شرح حال این عالم را پیدا کردم. دیدم آن مینویسد: حاکم حسکانی در زمان خود رئیس حنفیها بوده، مرجعشان نبوده. این عالم هجده حدیث با اسناد آورده است. شما میدانید فرق اسناد با اسناد را. توضیح نمیدهم. خلاصه توجه کردید. هجده تا حدیث سنی میگوید که انما انت منذر ولکل قوم هاد(43) که مراد از منذر رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) و از هادی امیر المؤمنین (علیه السلام) است. خب تا اینجا پیش رفتیم. بد نشد. ولی مشکل بعدی مهم است. توجه فرمودید! مشکل بعدی این است که آیه روایت چی میخواهند بگویید؟این میخواهد بگوید - پیغمبر هادی نبوده؟ این را که نمیتوانیم بگوییم. مطلب دقیقی است که آن شاء الله از دستمان نرود. در قرآن به پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خطاب میکند: یا ایها النبی انا ارسلناک شاهدا و مبشرا و نذیرا و داعیا الی الله باذنه و سراجا منیرا(44) پیغمبر را چراغی است پرتو افشان. از طرفب و انک لتهدی الی صراط مستقیم(45) پیغمبر تو به سوی صراط مستقیم هدایت میکنی آن وقت بیایند، بگویند: تو هادی نیستی! آیه همچنین چیزی نمیخواهد بگوید. آیه یک چیزی لطیفی میخواهد. بگوید. پس ما زا قرآن میفهمیم به وضوح که پیغمبر نه تنها هادی است. بلکه آقا و بزرگ همه هدایت کنندگان است. سید انبیاء و سید اولیاء، من الاولین و الاخرین است.
اینجا علامه مجلسی رضوان الله علیه غوری کرده است. البته علامه مجلسی قدس سره یک قدری با فلاسفه مخالفت بوده است. این مذاقش معروف است. ولی مخالفت باانصافی بوده است. بعضیها فلاسفه را میشویند و میگذارند کنار. اصلا میگویند حرفشان را نزنید. اما ایشان از آن مخالفین معتدل بوده است. مثلا اگر فیلسوفی یک حرفی خوبی زده است، آن را نقل میکند و میگوید: این طور هم گفته شده است. بنده دیدم که ایشان در جمع بندی این موضوع، مطلبی دارد و ملاصدرا هم به عنوان یک حکیم، یک مطلب دارد؛ باور بفرمائید که شاید دو، سه ساعت فکر کردم اما دیدم به هم باج نمیدهند. ایشان به عنوان یک محدث و یک فقه و مرحوم ملاصدرا به عنوان یک حکیم و فیلسوف حرفشان یکی است. یک مختصر فوق در تعبیر است.
این مقدمه را چیدم که این جمع بندی را برایتان بگویم. مطلب این شد: انما انت منذر. منذر چه کسی است؟ گفتیم: رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) است. و هادی امیر المؤمنین (علیه السلام) جهار حدیث از شیعه هجده حدیث از سنی پیدا کردیم که ولکل قوم ههاد هادی به امیر المؤمنین (علیه السلام) تفسیر شده است و هیچ شکی هم در این مطلب نیست. این یک مطلب.
مطلب دیگر این که گفتیم: اینها -نعوذ بالله - سلب هدایت از پیامبر نمیکند. پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) سید الهادین است. پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برای هدایت ما آمده است. پس سلب هدایت از پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نمیکند. آن سر جای خود محفوظ. از این طرف هم میگوید: هادی امیر المؤمنین (علیه السلام) است، آن شیعه این هم سنی مطلب واضح است. ولی فقط مشکل این جا است که چرا به آن گفته منذر و به این گفته هادی. این چرا از چراهایی است که خداوند، آن شاء الله به همه مان مرحمت کند.