تربیت
Tarbiat.Org

حماسه کربلا (دمع السجوم)
حاج شیخ عباس قمی (رضوان الله علیه)

کرم وجود امام حسین علیه‏السلام

اما کرم و جود آن حضرت، روایت است که فاطمه سلام الله علیها دو فرزند خود حسن و حسین علیهما السلام را نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آورد و در آن بیماری که آن حضرت رحلت فرمود و عرض کرد یا رسول الله این دو فرزند تواَند چیزی از خود به آن‏ها میراث ده آن حضرت صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: اما حسن علیه‏السلام را هیبت و بزرگواری من میراث باشد اما حسین علیه‏السلام را بخشش و شجاعت من.
و نقل مشهور است که آن حضرت مهمان را گرامی می‏داشت و به خواهندگان می‏بخشید و صله رحم می‏کرد بر درویشان انعام می‏فرمود و سائل را اعطاء می‏داد و برهنه را می‏پوشانید و گرسنه را سیر می‏کرد قرض قرض‏داران را ادا می‏کرد بر یتیم مهربان بود حاجتمند را اعانت می‏کرد هرگاه مالی به او می‏رسید پراکنده می‏ساخت و روایت است که معاویه چون به مکه رفت مال بسیار و جامه‏ها و خلعت‏ها برای آن حضرت فرستاد حضرت نپذیرفت.
و این صفت جوانمردان و طبیعت اهل کرم است. افعال او گواهی دهد بر محاسن اخلاق. و باید دانست کرم که بخشش یکی از انواع آن است در اهل بیت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم کامل و برای آن‏ها ثابت و محقق بود از آنها تعدی نمی‏کرد بلکه در آن‏ها حقیقت بود و در دیگران مجاز لذا به هیچ یک از بنی هاشم نسبت بخل داده نشده است برای آن که با ابرها در سخا مسابقه می‏کردند و با شیران در شجاعت.
حضرت علی بن الحسین علیهما السلام در خطبه خود در شام فرمود: به ما داده شد علم و حلم و جود و فصاحت و شجاعت و دوستی در دل مومنان، پس ایشان در پای ژرفند و ابر ریزان.
فما کان من خیر اتوه فانما - توارثه آباء آبائهم قبل ‏
و این اخلاق کریمه را آئین خویش گرفتند و وسیله رسیدن آن‏ها به منتهای شرف بود که ایشان پیشوای امت و رؤسای ملتند مهتران مردم و بهتران عرب و برگزیده فرزندان آدم پادشاهان دنیا و راهنمایان آخرت حجت خدا بر بندگان و امنای او در زمین ناچار نشان هر چیزی از ایشان پیدا و علائم جلالت در ایشان ظاهر و هویدا است هر کس بعد از ایشان به جود متصف شود اقتدا به ایشان کرده است و به طریق آن‏ها رفته و چگونه مال خود را نبخشد آن که هنگام جنگ از بذل جان دریغ ندارد و چگونه چشم از عاجل نپوشد آن که همت در آجل بسته است.
و شکی نیست که هر کس جان خویش را در قتال ببخشد نسبت به مال بخشنده‏تر است و کسی که در زندگی رغبت نداشته باشد در مال فانی دنیا بی رغبت‏تر.
شاعر گوید:
یجود بالنفس اءن ضن الجواد بها - و الجود بالنفس اقصی غایة الجود ‏
و از این جهت گویند: شجاعت و جود از یک پستان شیر خورده‏اند پیوسته با یکدیگر ملازمند چنان که دو توأم، پس هر جوانمرد بخشنده شجاع است و هر دلاوری بخشنده است و این قاعده کلیه است.
ابوتمام گفته است:
و اذا رایت ابایزید فی الندی - و وغی و مبدی غارة و بعیدا ‏
ایقنت أن من السماح شجاعة - تدنی و اَن من الشجاعة جودا ‏
و ابوالطیب متنبی گفت:
قالوا الم تکفه سماحته - حتی بنی بیته علی الطرق ‏
فقلت انّ الفتی شجاعته - تریه فی الشح صورة الفرق ‏
کن لجة ایها السماح فقد - آمنه سیفه من الغرق ‏
و گویند: جوانمرد دلش شجاعی است و بخیل رویش، یعنی وقیح است و معاویه بنی هاشم را به سخا وصف کرد و آل زبیر را به شجاعت و بنی محزوم را به خودبینی و کبر و بنی امیه را به بردباری، این خبر به حسین بن علی علیه‏السلام رسید گفت: خدا او را بکشد و خواست تا بنی هاشم بخشش کنند و محتاج به او گردند و آل زبیر را به دلاوری وصف کرد تا خویشتن را به کشتن دهند و بنی محزوم کبر ورزند تا مردمان آن‏ها را دشمن دارند و بنی امیه بردباری کنند تا مردم آن‏ها را دوست دارند.
و معاویه در پاره‏ای از سخنان خویش راست گفت هر چند از مانند او بعید است و لکن گاه باشد که دروغگو سخنی راست بر زبان راند چون بخشش چنان که او گفت در بنی هاشم بود بلکه شجاعت و بردباری هم در همه حال و مردم پیروان ایشانند و اگر خصال نیکو در دیگران متفرق است در ایشان جمع است.