تربیت
Tarbiat.Org

گنجینه معارف جلد 2
محمد رحمتی شهرضا

کشاورزی‏

آیات :
تخریب کشاورزی مبغوض خدا
و اذا تولی سعی فی الارض لیفسد فیها و یهلک الحرث و النسل و الله لایحب الفساد(1770)؛ (نشانه آن، این است که) هنگامی که روی بر می‏گردانند (و از نزد توخارج می‏شوند)، در راه فساد در زمین، کوشش می‏کنند، و زراعتها و چهار پایان را نابود می‏سازند؛ (با اینکه می‏دانند) خدا فساد را دوست نمی‏دارد.
جاذبه کشاورزی‏
زین للناس حب الشهوت من النساء و البنین و القنطیر المقنطره من الذهب و الفضه و الخیل المسومه و الانعم و الحرث ذلک متع الحیوه الدنیا و الله عنده حسن المئاب(1771)؛ محبت امور مادی، از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسبهای ممتاز و چهار پایان و زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است؛ (تا در پرتو آن، آزمایش و تربیت شوند؛ ولی) اینها (در صورتی که هدف نهایی آدمی را تشکیل دهند،) سرمایه زندگی پست (مادی) است؛ و سرانجام نیک (و زندگی والا و جاویدان)، نزد خداست.
زراعت انسان در حقیقت زراعت خدا
أفرءیتم ما تحرثون أنتم تزرعونه أم نحن الزرعون لو نشاء لجعلنه حطما فظلتم تفکهون(1772)؛ آیا هیچ درباره آنچه کشت می‏کنید اندیشیده‏اید؟! آیا شما آن را می‏رویانید یا ما می‏رویانیم؟! هرگاه بخواهیم آن را مبدل به کاه در هم کوبیده می‏کنیم که تعجب کنید!
کشاورزی و انفاق‏
و هو الذی أنشأ جنت معروشت و غیر معروشت و النخل و الزرع مختلفا أکله و الزیتون و الرمان متشبها و غیر متشبه کلوا من ثمره اذا أثمر و ءاتوا حقه یوم حصاده و لا تسرفوا انه لا یجب المسرفین(1773)؛ اوست که باغهای معروش (باغهایی که درختانش روی داربست‏ها قرار دارد) و باغهای غیر معروش (باغهایی که نیاز به داربست ندارد) را آفرید؛ همچنین نخل و انواع زراعت را، که از نظر میوه و طعم با هم متفاوتند؛ و (نیز) درخت زیتون و انار را، که از جهتی با هم شبیه، و از جهتی تفاوت دارند؛ (برگ و ساختمان ظاهریشان شبیه یکدیگر است، در حالی که طعم میوه آنها متفاوت می‏باشد.) از میوه آن، به هنگامی که به ثمر می‏نشیند، بخورید! و حق آن را هنگام درو، بپردازید! و اسراف نکنید، که خداوند مسرفان را دوست ندارد!
مالکیت کشاورزی‏
و اضرب لهم مثلا رجلین جعلنا لاحدهما جنتین من أعنب و حففنهما بنخل و جعلنا بینهما زرعا کلتا الجنتین ءاتت أکلها و لم تظلم منه تظلم منه شیئا و فجرنا خللهما نهرا و کان له ثمر فقال لصحبه و هو یحاوره أنا أکثر منک مالا و أعز نفرا و دخل جنته و هو ظالم لنفسه قال ما أظن أن تبید هذه أبدا و ما أظن الساعه قائمه و لئن رددت الی ربی لاجدن خیرا منها منقلبا قال له صاحبه و هو یحاوره أکفرت بالذی خلقک من تراب ثم من نطفه ثم سوات رجلا لکنا هو الله ربی و لا أشرک بربی أحدا ولا لا اذ دخلت جنتک قلت ما شاء الله لا قوه الا بالله ان ترن أنا أقل منک مالا و ولدا فعسی ربی أن یؤتین خیرا من جنتک و یرسل علیها حسبانا من السماء فتصبح صعیدا زلقا أو یصبح ماوها غورا فلن تستطیع له طلبا و أحیط بثمره فأصبح یقلب کفیه علی ما أنفق فیها و هی خاویه علی عروشها و یقول یلیتنی لم أشرک بربی أحدا و لم تکن له فئه ینصرونه من دون الله و ما کان منتصرا هنالک الولیه لله الحق هو خیز ثوابا و خیر عقبا(1774)؛ (ای پیامبر!) برای آنان مثالی بزن: آن دو مرد، که برای یکی از آنها دو باغ از انواع انگورها قرار دادیم؛ و گرداگرد آن دو (باغ) را با درختان نخل پوشانیدیم؛ و در میانشان زراعت پر برکتی قرار دادیم. هر دو باغ، میوه آورده بود، (میوه‏های فراوان،) و چیزی فروگذار نکرده بود؛ و میان آن دو، نهر بزرگی جاری ساخته بودیم. صاحب این باغ، درآمد فراوانی داشت؛ به همین جهت، به دوستش - در حالی که با گفتگو می‏کرد - چنین گفت: من از نظر ثروت از تو برتر، و از نظر نفرات نیرومندترم! و در حالی که نسبت به خود ستمکار بود، در باغ خویش گام نهاد، و گفت: من گمان نمی‏کنم هرگز این باغ نابود شود! و باور نمی‏کنم قیامت برپا گردد! و اگر به سوی پروردگارم بازگردانده شوم (و قیامتی در کار باشد)، جایگاهی بهتر از این جا خواهیم یافت! دوست (با ایمان) وی - در حالی که با او گفتگو می‏کرد - گفت: آیا به خدایی که تو را از خاک خواهم یافت! دوست (با ایمان) وی - در حالی که با گفتگو می‏کرد - گفت: آیا به خدایی که تو را از خاک، و سپس از نطفه آفرید، و پس از آن تو را مرد کاملی قرار داد، کافر شدی؟! ولی من کسی هستم که الله پروردگار من است؛ و هیچ‏کس را شریک پروردگارم قرار نمی دهم! چرا هنگامی که وارد باغت شدی، نگفتی این نعمتی است که خدا خواسته است؟! قوت (و نیرویی) جز از ناحیه خوا نیست! و اگر می‏بینی من از نظر مال و فرزند از تو کمترم (مطلب مهمی نیست)! شاید پروردگارم بهتر از باغ تو به من بدهد؛ و مجازات حساب شده‏ای از آسمان بر باغ تو فرو فرستد، بگونه‏ای که آن را به زمین بی‏گیاه لغزنده‏ای مبدل کند! و یا آب آن در اعمال زمین فرو رود، آن گونه که هرگز نتوانی آن را به دست آوری! (به هر حال عذاب الهی فرا رسید،) و تمام میوه‏های آن نابود شد؛ و او بخاطر هزینه‏هایی که در آن صرف کرده بود، پیوسته دستهای خود را به هم می‏مالید - در حالی که تمام باغ بر داربستهایش فرو ریخته بود - و می‏گفت: ای کاش کسی را همتای پروردگارش قرار نداده بودم! و گروهی نداشت که او را در برابر (عذاب) خداوند یاری دهند؛ و از خودش (نیز) نمی‏توانست یاری گیرد. در آنجا ثابت شد ولایت (و قدرت) از آن خداوند بر حق است! اوست که برترین ثواب، و بهترین عاقبت را (برای مطیعان) دارد!
نعمت الهی را قدر بدانید
واتقوا الذی أمدکم تعلمون أمدکم بأنعم و بنین و جنت و عیون(1775)؛ و از (نافرمانی) خدایی بپرهیزید که شما را به نعمتهایی که می‏دانید امداد کرده؛ شما را به چهارپایان و نیز پسران (لایق و برومند) امداد فرموده؛ همچنین به باغها و چشمه‏ها!
تاثیر عوامل زمینی و آسمانی در رزق انسان‏
یأیها الناس اذکروا نعمت الله علیکم هل من خلق غیر الله یرزقکم من السماء و الارض لا اله الا هو فأنی تؤفکون(1776)؛ ای مردم! به یاد آورید نعمت خدا را بر شما؛ آیا آفریننده‏ای جز خدا هست که شما را از آسمان و زمین روزی دهد؟! هیچ معبودی جز او نیست؛ با این حال چگونه به سوی باطل منحرف می‏شوید؟!
روایات :
پاداش کشاورزی‏
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): ما من مسلم یغرس غرسا أو یزرع زرعا فیأکل منه انسان أو طیر أو بهیمه الا کانت له به صدقه(1777)؛ پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): هر مسلمانی درختی بنشاند، یا کشته‏ای بکارد و انسان یا پرنده‏ای یا حیوانی از محصول آن بخورد، برای وی صدقه محسوب می‏شود.
بهره‏مندی همه موجودات‏
قال أبو جعفر (علیه السلام): کان أبی یقول: خیر الاعمال الحرث تزرعه فیأکل منه البر و الفاجر أما البر فما أکل من شی‏ء استغفرلک و أما الفاجر فما أکل منه من شی‏ء لعنه و یأکل منه البهائم و الطیر(1778)؛ امام باقر (علیه السلام): پدرم می‏فرمود: بهترین کارها کشاورزی است؛ آن را می‏کاری و نیکوکار و بدکار از آن می‏خورند. نیکوکار می‏خورت و برایت از خدا آمرزش می‏طلبد و بدکار می‏خورد و آنچه خورده او را لعن و نفرین می‏کند و چرندگان و پرندگان نیز از آن بهره‏مند می‏شوند.
اهمیت کشاورزی‏
کان أمیرالمؤمنین (علیه السلام) یقول: من وجد ماء و ترابا ثم افتقر فأبعده الله(1779)؛ امام باقر (علیه السلام): امیرالمؤمنین (علیه السلام) می‏فرمود: هر که با وجود داشتن آب و خاک نیازمند باشد، خدای از رحمت خود دورش گرداند.
مقام کشاورز
الزراعون کنوز الانام یزرعون طیبا أخرجه الله عزوجل و هم یوم القیامه أحسن الناس مقاما و أقربهم منزله یدعون المبارکین(1780)؛ امام صادق (علیه السلام): کشاورزان گنج مردم هستند، بذر پاکیزه‏ای را می‏کارند که خداوند متعال خلق کرده است. مقام آنان در روز قیامت از همگان بهتر و قرب و منزلشان از همه بیشتر است و مبارک خوانده می‏شوند.
مؤمنان کشاورز
عن الحسن بن ظریف عن محمد عن أبی عبدالله (علیه السلام) فی قول الله عزوجل و علی الله: فلیتوکل المؤمنون؟! قال: الزارعون(1781)؛ امام صادق (علیه السلام) - درباره آیه و مؤمنان باید به خدا توکل توکل کنند - منظور از مؤمنان. کشاورزان است.
کشاورزی پیامبران‏
ما فی الاعمال شی‏ء أحب الی الله من الزراعه و ما بعث الله نبیا الا زارعا الا ادریس (علیه السلام) فانه کان خیاطا(1782)؛ امام صادق (علیه السلام): در میان کارها هیچ کاری نزد خدا محبوب‏تر از کشاورزی نیست و خداوند هیچ پیامبری برانگیخت مگر آن که کشاورز بود، به جز ادریس (علیه السلام) که خیاط بود.
کاشتن نهال‏
عن أنس بن مالک أن رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) قال: ان قامت الساعه و فی ید أحدکم الفسیله فان استطاع أن لا تقوم الساعه حتی یغرسها فلیغرسها(1783)؛ پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): اگر قیامت فرا رسد و در دست یکی از شما نهالی باشد، چنانچه بتواند برنخیزد تا آن نهال را بکارد و این کار بکند.
پاداش درختکاری‏
ما من رجل یغرس غرسا الا کتب الله له من الاجر قدر ما یخرج من ثمر ذلک الغرس(1784)؛ پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): هیچ‏کس نیست که درختی بنشاند، مگر این که خداوند به اندازه میوه‏ای که آن درخت می‏دهد، برایش اجر بنویسد.
صدقه درختکاری‏
من نصب شجره و صبر علی حفظها و القیام علیها حتی تثمر، کان له فی کل شی‏ء یصاب من ثمرها صدقه عندالله(1785)؛ پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): هر که درختی بنشاند و در راه نگهداری و رسیدگی به آن منظور صبر کند تا میوه دهد، در قبال هر میوه‏ای که از آن بخورند، یک صدقه نزد خدا برایش منظور می‏شود.
حفظ درختان میوه‏
عن أبی عبدالله (علیه السلام) قال: لا تقطعوا الثمار فیبعث الله علیکم العذاب صبا(1786)؛ امام صادق (علیه السلام): درختان میوه را قطع نکنید، که خداوند بر سر عذاب سختی فرو می‏ریزد.
داستانها :
عرق کار
امام کاظم (علیه السلام) در زمینی که متعلق به شخص خودش بود، مشغول کار و اصلاح زمین بود. فعالیت زیاد، عرق امام را از تمام بدنش جاری ساخته بود. در این وقت علی بن ابی حمزه بطائنی رسید و عرض کرد: قربانت گردم! چرا این کار را به عهده دیگران نمی‏گذاری؟
- چرا به عهده دیگران بگذارم؟ افراد بهتر از من همواره از این کارها می‏کرده‏اند.
- مثال چه کسانی؟
- رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و امیرالمؤمنین (علیه السلام) و همه پدران و اجدادم. اساسا کار و فعالیت در زمین از سنن پیغمبران و اوصیای پیغمبران و بندگان شایسته خداوند است(1787).
بار نخل‏
علی‏بن ابی طالب (علیه السلام) از خانه بیرون آمده بود، و طبق معمول، به طرف صحرا و باغستانها که با کار کردن در آنجا آشنا بود می‏رفت، ضمنا باری نیز همراه داشت. شخصی پرسید: یا علی! چه چیز همراه داری؟ علی (علیه السلام) فرمود: درخت خرما، انشاء الله.
- درخت خرما؟!
تعجب آن شخص وقتی بیشتر شد که بعد از مدتی او و دیگران دیدند تمام هسته‏های خرمایی که آن روز علی همراه می‏برد که کشت کند، و آرزو داشت در آینده هر یک درخت خرمای تناوری شود، به صورت یک نخلستان درآمد و تمام آن هسته‏ها سبز و هر کدام درختی شد(1788).
محبوبیت کار و کشاورزی‏
حضرت امام صادق (علیه السلام) فرمود: محمد بن منکدر می‏گفت: باور نداشتم علی بن الحسین (علیه السلام)، پسری به یادگار بگذارد که فضل و دانشش مانند خود او باشد، تا این که پسرش محمد بن علی را دیدم، پس خواستم او را موعظه او را موعظه کنم و اندرز دهم، او مرا موعظه کرد. اصحابش گفتند: به چه چیز تو را موعظه کرد؟ محمد بن منکدر گفت: من در ساعتی که هوا بسیار گرم بود، به سوی جائی از اطراف مدینه بیرون رفتم و در راه به محمد بن علی [امام باقر (علیه السلام)] برخوردم، و او مردی تنومند بود، دیدم بر دوش دو غلام سیاه خود، با دو تن از غلامانش، تکیه زده، من با خود گفتم بزرگی از بزرگان قریش در این هوای گرم، با این حال برای به دست آوردن مال دنیا بیرون آمده، هم اکنون او را موعظه خواهم کرد. پس نزدیک رفته، بر او سلام کردم و او هم نفس زنان و عرق ریزان جواب سلام را داد، به او گفتم: خدا کارت را سامان دهد، بزرگی از بزرگان قریش در این هوای گرم با این حال، برای طلب دنیا بیرون آمده، اگر اکنون مرگ تو فرا رسد، و در این حال باشی، چه خواهی کرد؟ آن حضرت دست از دوش آن دو غلام برداشته، روی پا ایستاد و فرمود: سوگند به خدا اگر مرگ من، در این حال فرا رسد، در حالی نزد من آمده که در حال اطاعت خداوند هستم، که به این وسیله (کشاورزی) نیازهای خود را از تو و از مردم، دور می‏سازم، همانا که من آن آگاه از مرگ می‏ترسم که وقتی به سراغم آید که در حال معصیتی از معصیت‏های خدا باشم.
من که این پاسخ را از امام باقر (علیه السلام) شنیدم، گفتم: یرحمک الله، اردت ان اعظک فوعظتنی؛ خداوند تو را بیامرز؛، خواستم تو را نصیحت کنم، تو مرا نصیحت کردی(1789).
ارزش و پاداش ذکر خدا
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از کنار باغی عبور می‏کرد، دید کشاورزی، در باغ خود درخت می‏کارد، نزد او ایستاد و فرمود: آیا راهنمائی نکنم به کاشتن درختی که ریشه‏اش استوار، و میوه‏هایش زودرس، و جالبتر و بادوام‏تر است؟
کشاورز گفت: آری، ای رسول خدا مرا به چنان درختی راهنمائی کن!
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند هنگام صبح و شام بگو: سبحان الله و الحمد الله و لا اله الا الله و الله اکبر. اگر این ذکر را (با شرائط و خلوص) بگویی، برای هر بار آن، خداوند ده درخت در بهشت که هر درختش دارای میوه‏های گوناگون است، برای تو آماده می‏کند و آن ذکرها (و یا آن درختها) برای تو باقیات و صالحات هستند.
کشاورز که بر اثر بیانات پرشور پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، شیفته مقامات اخروی شده بود، به آن حضرت عرض کرد: ای رسول خدا! تو را گواه می‏گیرم که این باغم، صدقه قبض شده (وقف لازم) برای فقرای مسلمانی که استحقاق دارند، باشد، خداوند این آیات قرآن را در این مورد نازل کرد:
فأما من أعطی واتقی و صدق بالحسنی فسنیسره للیسری(1790)؛ اما آن کس که (در راه خدا) انفاق کند، و پرهیزکاری را پیشه خود سازد و جزای نیک الهی را تصدیق کند، ما او را در مسیر آسانی (به سوی بهشت جاویدان) هدایت می‏کنیم(1791).
کار کردن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه (علیهم السلام)
علی بن حمزه می‏گوید: روزی حضرت ابوالحسن (علیه السلام) را دیدم که مشغول کار کشاورزی بود و عرق از تمام بدنش جاری بود. به او گفتم: فدایت شوم کارگران شما کجا هستند!؟ فرمود: ای علی، آن‏ها که بهتر از من بودند، نیز با دست خود کار می‏کردند. گفتم: آن‏ها چه کسانی بودند؟ فرمود: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و امیرالمؤمنین (علیه السلام) و همه پدران من (علیهم السلام) با دست خود کار می‏کردند و کار کردن از اخلاق انبیاء و مرسلین و صالحان است(1792).
اشعار :
آبادی زمین‏
از کشتن و درویدن آباد بود کیهان. (ادیب پیشاوری)
کیمیا
جستن کبریت احمر عمر ضایع کردن است - زور بر خاک سیه آور که یکسر کیمیاست (ابن یمین)
درختکاری‏
تا درخت نو ننشانید درخت کهن بر مکنید. (از تاریخ گزیده)
نکوهش درخت افکنی‏
درخت افکن بود کم زندگانی. (نظامی)
نکات :
اهمیت دامداری و کشاورزی‏
حتی امروز که دستگاههای تولیدی، ماشینی آن قدر گسترده شده که همه چیز را تحت الشعاع قرار داده باز دامداری و کشاورزی مهمترین بخش تولید زندگی انسان را تشکیل می‏دهد، چرا که می‏دانیم پایه اصلی تغذیه در این دو قسمت نهفته شده، و به همین دلیل رسیدن به حد خودکفایی در قسمت دامداری و کشاورزی نه تنها ضامن استقلال اقتصادی است که استقلال سیاسی نیز تا حد زیادی به آن مربوط است.
بنابراین جای تعجب نیست که تمام ملتهای دنیا کوشش می‏کنند که صنعت کشاورزی و دامداری خود را تا سر حد امکان توسعه دهند و از صنایع مدرن برای این توسعه کمک گیرند.
نیاز به این دو، تا حد اساسی است که گاه کشورهای به اصطلاح ابر قدرتی همچون روسیه برای رفع نیازمندی خود در این زمینه ناچار می‏شوند با دادن امتیازهای سیاسی دست نیاز خود را به سوی کشورهایی که درست در قطب مخالفند دراز کنند! و به همین جهت در اسلام و تعلیمات حیات آفرین آن اهمیت فوق العاده زیادی به مسأله دامداری و کشاورزی داده شده است و با استفاده از هر فرصت مسلمانان را تشویق به این دو نموده است.
در روایات اسلامی در زمینه دامداری تعبیرات جالبی دیده می‏شود و همچنین در زمینه کشاورزی که به عنوان نمونه احادیث زیر را از منابع مختلف یادآور می‏شویم:
پیامبر به یکی از بستگانش فرمود چرا در خانه‏ات برکت نمی‏آوری؟ عرض کرد منظورتان از برکت چیست؟ فرمود: شاه تحلب: گوسفند شیرده! سپس اضافه فرمود: هرکس در خانه خود گوسفند شیرده یا گاو ماده داشته باشد سر تا پا برکت است
از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده که درباره اهمیت گوسفند فرمود: گوسفند سرمایه بسیار خوبی است.
حضرت امیرالمؤمنان علی (علیه السلام) فرمود: بهترین چیزی که انسان در خانه برای خانواده خود تهیه می‏کند گوسفند است، هرکس در منزل خود گوسفندی داشته باشد در هر روز فرشتگان خدا دو بار او را تقدیس می‏کنند.
اشتباه نشود ممکن است شرائط تربیت گوسفند در خانه برای بسیاری فراهم نباشد ولی هدف اصلی این است که به تعداد خانواده‏ها تولید و تربیت گوسفند بطور مستمر انجام گیرد. (دقت کنید).
در اهمیت زراعت همین بس که امیرالمؤمنان علی می‏فرماید: هرکس آب و خاکی داشته باشد و با این حال فقیر باشد، خدا او را از رحمت خویش کند. (بحارالانوار، ج 23، ص 19)
بدیهی است این گفتار بزرگ همانگونه که درباره یک فرد صادق است درباره یک ملت نیز صدق می‏کند، مردمی که آب و خاک بقدر کافی دارند، باز هم نیازمند به دیگران هستند، مسلما از رحمت خدا دورند!
از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است که فرمود: وظیفه شماست که به تربیت گوسفند و کشاورزی بپردازد که رفت و آمد هر دو خیر و برکت است. (بحارالانوار، ج 14، ص 304)
از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمود: هیچ عملی نزد خدا از زراعت محبوبتر نیست. (بحارالانوار، ج 23، ص‏19)
بدیهی است این گفتار بزرگ همانگونه که درباره یک فرد صادق است درباره یک ملت نیز صدق می‏کند، مردمی که آب و خاک بقدر کافی دارند، باز هم نیازمند به دیگران هستند، مسلما از رحمت خدا دورند!
از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است که فرمود: وظیفه شماست که به تربیت گوسفند و کشاورزی بپردازید که رفت و آمد هر دو خیر و برکت است. (بحار الانوار، ج 14، ص 304)
از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمود: هیچ عملی نزد خدا از زراعت محبوبتر نیست. (بحارالانوار، ج 23، ص 20.)
در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) می‏خوانیم کشاورزان گنج‏های مردمند، غذای پاکیزه را که خداوند ارزانی داشته زراعت می‏کنند و آنها در روز قیامت برترین مقام را دارند و به خدا نزدیکترند و آنها را بنام مبارکها صدا می‏زنند. (وسائل الشیعه، ج 13، ص 194)