در همین جا اشاره میکنیم به این حقیقت که: همان حالت خضوع که قبلاً، گفتیم از درک عظمت الهی و این حالت شکر و سپاس که گفتیم: از درک انعام خدا به انسان برایش حاصل میشود، نیرومندترین انگیزه انسان است در اینکه خدا را عبادت کند و بالاترین ارزشها را به پرستش وی میدهد. برای تأیید این سخن، روایاتی یادآوری میکنیم که عبادات را بر سه دسته تقسیم کردهاند: نخست، عبادتهائی که انگیزه انجام آنها ترس از عذاب و کیفر است، دوم، عبادتهائی که به امید تحصیل ثواب و پاداش انجام میشود و سوم هم آن عبادتهائی است که با این دو نوع، فرق اساسی دارد و با تعابیر مختلفی در روایات از انگیزه این نوع عبادت یاد شده است. در بعضی از روایات حب خدا به عنوان انگیزه قسم سوم مطرح شده در بعضی دیگر شکر خدا و در مواردی نیز بر اهلیت خداوند برای آنکه معبود انسان باشد و عبادت کردن او بخاطر آنکه شایستگی آنرا دارد تکیه شده است.(479)
شاید بتوان گفت: قسم سومش چون برای همه کاملاً شناخته شده نیست و عموم مردم با تعلقاتی که دارند آن حالات کمتر در دلشان پدید میآید و درست با آن آشنا نیستند، بصورتهای مختلفی ذکر شده و در هر مورد آنچه که با فهم شنونده مناسبتر بوده است مطرح شده؛ ولی، در حقیقت میتوان گفت: خود آن هم بنوبه خود مراتب مختلفی دارد، بالاترین مرتبهاش همانست که با جمله وجدتک اهلا للعبادة فعبدتک از آن، تعبیر و انگیزهاش تبیین شده است.
با شناخت عظمت الهی، یک حالت خضوع در انسان پدید میآید و آن منشا میشود تا در مقابل خدای متعال کرنش بکند و وقتی فهمید که شکل خاصی از عبادت مثل نماز مطلوب خداوند است، احساس خضوع خود را با خواندن نماز یا رفتن به رکوع و افتادن به سجده متبلور میکند اگر هیچ انگیزه دیگری هم نباشد معرفت خدا و شناخت عظمت الهی کافی است تا انسان را وادار به این عبادت کند. خدا خدا است و در برابر او جز بندگی کاری نمیتوان کرد این عالیترین خواست فطری انسان است که در مقابل یک موجود عظیم و غنی و کامل مطلق بدون هیچ چشم داشتی خضوع کند و این بالاترین و خالصترین مراتب عبادت خواهد بود.
در مرتبه بعد، آن عبادتی ارزشمندتر است که انگیزه انجام آن، محبت و دوستی خدا باشد عاطفه و کششی نسبت به خدا را خشنود میسازد. در این عبارت هم ملاحظه میشود که جز خدا و محبت خدا چیز دیگری، یعنی، ثوابی یا عذابی، انگیزه دیگری در کار نیست.
در درجه سوم، آن عبادتی ارزشمندتر است که انگیزه آن شکرگزاری در برابر خدا باشد بخاطر نعمتهائی که در اختیار انسان قرار داده و میدهد؛ یعنی وقتی فکر میکند که نمیتواند نعمتهای خدا را جبران کند و بازاء نعمتهایش چیزی به او بدهد؛ چرا که، هر چه دارد در اصل، از آن او است، به این نتیجه میرسد که خضوع و ناتوانی و تذلل و کوچکی خود را با دست زدن به انجام کارهای عبادی ظاهر سازد.
این در واقع سه نوع انگیزه است، برای اقدام به عبادت و پرستش خدا که هر سه نوع از سطح انگیزههای عمومی و متعارف بالاتر است و افراد میبایست مرتبه کاملتری از معرفت و محبت خدا داشته باشند تا اینگونه بتوانند خدا را عبادت کنند.