تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد اول‏
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

عبادت و بندگی‏

در همین جا اشاره می‏کنیم به این حقیقت که: همان حالت خضوع که قبلاً، گفتیم از درک عظمت الهی و این حالت شکر و سپاس که گفتیم: از درک انعام خدا به انسان برایش حاصل می‏شود، نیرومندترین انگیزه انسان است در اینکه خدا را عبادت کند و بالاترین ارزشها را به پرستش وی می‏دهد. برای تأیید این سخن، روایاتی یادآوری می‏کنیم که عبادات را بر سه دسته تقسیم کرده‏اند: نخست، عبادتهائی که انگیزه انجام آنها ترس از عذاب و کیفر است، دوم، عبادتهائی که به امید تحصیل ثواب و پاداش انجام می‏شود و سوم هم آن عبادتهائی است که با این دو نوع، فرق اساسی دارد و با تعابیر مختلفی در روایات از انگیزه این نوع عبادت یاد شده است. در بعضی از روایات حب خدا به عنوان انگیزه قسم سوم مطرح شده در بعضی دیگر شکر خدا و در مواردی نیز بر اهلیت خداوند برای آنکه معبود انسان باشد و عبادت کردن او بخاطر آنکه شایستگی آنرا دارد تکیه شده است.(479)
شاید بتوان گفت: قسم سومش چون برای همه کاملاً شناخته شده نیست و عموم مردم با تعلقاتی که دارند آن حالات کمتر در دلشان پدید می‏آید و درست با آن آشنا نیستند، بصورتهای مختلفی ذکر شده و در هر مورد آنچه که با فهم شنونده مناسب‏تر بوده است مطرح شده؛ ولی، در حقیقت می‏توان گفت: خود آن هم بنوبه خود مراتب مختلفی دارد، بالاترین مرتبه‏اش همانست که با جمله وجدتک اهلا للعبادة فعبدتک از آن، تعبیر و انگیزه‏اش تبیین شده است.
با شناخت عظمت الهی، یک حالت خضوع در انسان پدید می‏آید و آن منشا می‏شود تا در مقابل خدای متعال کرنش بکند و وقتی فهمید که شکل خاصی از عبادت مثل نماز مطلوب خداوند است، احساس خضوع خود را با خواندن نماز یا رفتن به رکوع و افتادن به سجده متبلور می‏کند اگر هیچ انگیزه دیگری هم نباشد معرفت خدا و شناخت عظمت الهی کافی است تا انسان را وادار به این عبادت کند. خدا خدا است و در برابر او جز بندگی کاری نمی‏توان کرد این عالیترین خواست فطری انسان است که در مقابل یک موجود عظیم و غنی و کامل مطلق بدون هیچ چشم داشتی خضوع کند و این بالاترین و خالصترین مراتب عبادت خواهد بود.
در مرتبه بعد، آن عبادتی ارزشمندتر است که انگیزه انجام آن، محبت و دوستی خدا باشد عاطفه و کششی نسبت به خدا را خشنود میسازد. در این عبارت هم ملاحظه می‏شود که جز خدا و محبت خدا چیز دیگری، یعنی، ثوابی یا عذابی، انگیزه دیگری در کار نیست.
در درجه سوم، آن عبادتی ارزشمندتر است که انگیزه آن شکرگزاری در برابر خدا باشد بخاطر نعمت‏هائی که در اختیار انسان قرار داده و می‏دهد؛ یعنی وقتی فکر می‏کند که نمی‏تواند نعمتهای خدا را جبران کند و بازاء نعمتهایش چیزی به او بدهد؛ چرا که، هر چه دارد در اصل، از آن او است، به این نتیجه می‏رسد که خضوع و ناتوانی و تذلل و کوچکی خود را با دست زدن به انجام کارهای عبادی ظاهر سازد.
این در واقع سه نوع انگیزه است، برای اقدام به عبادت و پرستش خدا که هر سه نوع از سطح انگیزه‏های عمومی و متعارف بالاتر است و افراد می‏بایست مرتبه کاملتری از معرفت و محبت خدا داشته باشند تا اینگونه بتوانند خدا را عبادت کنند.