قال علی علیهالسلام: الناس بزمانهم أشبه منهم بآبائهم (235)
شباهت اخلاقی مردم به محیط اجتماعی و مقتضیات زمان خودشان بیشتر از شباهت به صفات خانوادگی و خلقیات پدران آنهاست.
انسان دارای یک غریزه اجتماعی است و این غریزه وی را بر آن میدارد که در داخل گروه زندگی کند و از آن هرگز خارج نشود. به همین جهت است که انسان همواره نسبت به گروه خود حساسیت فراوان دارد و تابع افکار و عقاید اوست. به عقیده بعضی از روانشناسان، تاثیر و نفوذ گروه انسانی بر فرد مقاومتناپذیر است و فرد آن چه را که جمع درست بداند، قبول میکند و آنچه را که جمع، تقبیح یا ممنوع کند، مکروه میشمرد و امکان قلیلی برای آزادی فکر و عقیده وجود دارد. مخالفت با اصول و رفتار اجتماع، وجدان را ناراحت میکند و در آدمی احساس ارتکاب بزه ایجاد مینماید.(236)
هرگاه بدعت تازهای از رسوم پیشین بهتر باشد یا به عللی مورد پسند افراد جامعه قرار گیرد، عموم بدان میگرایند و تبدیل به عادت میگردد و به کلیه افراد جامعه، برای تطبیق یافتن با آن فشار وارد میآورد و آدمی ناگزیر بدان خوی میگیرد.
قدرت اجتماع نه تنها در امور سطحی زندگی و روی رفتار و گفتار عادی فرد اثر میگذارد و میتواند نیک و بدیها را در نظرش دگرگون جلوه دهد، بلکه محیط اجتماعی قادر است تا اعماق جان افراد نفوذ کند و بر روی عقاید مذهبی و افکار ایمانی آنان نیز موثر واقع شود و سرانجام از راه حق و حقیقت منحرفشان سازد.
بنیاسرائیل در طول سالیان دراز اسیر دست فراعنه بودند و با بدترین وضعی زندگی میکردند.
حضرت موسی بن عمران، به امر الهی قیام کرد. با حکومت جبار فرعون به مخالفت برخاست و مردم را به خدای یگانه دعوت کرد. بنیاسرائیل تیرهروز و بدبخت به رهبری آن پیامبر بزرگ از ذلت و اسارت رهیدند و با عنایت خداوند توانا از دریای نیل، به سلامت عبور کردند و از آن محیط خفتآور و کشنده نجات یافتند.
بدیهی است که چنین قومی باید همواره شکرگزار خدای یگانه باشند، لحظهای به شرک و انحراف نگرایند و هرگز از تعالیم آسمانی رهبر بزرگ خویش، سرپیچی نکنند.
متاسفانه چنین نشد و تنها ورود در یک جامعه مشرک و مشاهده پرستش بت، توانست افکار آنان را از مسیر صحیح بگرداند و به بتپرستی متمایلشان سازد.
قرآن شریف میگوید: و جاوزنا ببنیاسرائیل البحر فأتوا علی قوم یعکفون علی اصنام لهم قالوا یا موسی اجعل لنا الها کما لهم آلهة قال انکم قوم تجهلون؛ (237)
ما بنیاسرائیل را از دریا عبور دادیم. بر سر راه خود با مردمی مشرک و بتپرست برخورد کردند. محیط اجتماعی مشرکین چنان در آنها اثر گذارد که به موسی علیهالسلام گفتند: همانطور که این مردم خدایانی دارند و آنها را پرستش میکنند، تو نیز برای ما بتهایی مهیا کن تا ما هم آنها را بپرستیم.
موسی علیهالسلام از این حقناشناسی و توقع بیجا سخت رنجیدهخاطر شد و به بنیاسرائیل گفت: راستی که شما مردم نادان و بیخردی هستید.
آری! جامعه مشرک قادر است فرد موحد را از یکتاپرستی باز دارد و به شرک و بتپرستی متمایل سازد. جامعه بیدین و گناهکار میتواند فرد متدین و صحیحالعمل را از صراط مستقیم پاکی و فضیلت بگرداند. پرده حیای ایمانی و اخلاقی او را بدرد و به راه فساد و تباهی سوق دهد.(238)