تربیت
Tarbiat.Org

حکایات منبر « داستان‏های شیرین و حکایات خواندنی در محضر استاد سخن، زبان گویای اسلام مرحوم فلسفی رحمة الله علیه »
محمد رحمتی شهرضا

ادعای فرعون‏

چه بسا مردان دانا و با تشخیص، بین ملتی در سخت‏ترین شرایط محدودیت و محرومیت زندگی می‏کردند، و زمامداران خودسر مستبدشان، تنها به حکومت کردن بر آن ملت، قانع نبودند و ادعای خدایی داشتند و از مردم‏خواستند که آنان را بپرستند و در برابر شان به عبودیت و بندگی سجده کنند. در این صورت آن گروه دانا هم، جز اعتراف به الوهیت زمامداران و اطاعت و بندگی آنان چاره‏ای نداشتند، زیرا با کوچک‏ترین مخالفت به سخت‏ترین شکنجه و کیفرهای طاقت‏فرسا دچار می‏شدند.
یکی از نمونه‏های ننگین این قبیل افراد مستبد و خودسر که ادعای خدایی داشت و مردم را به پرستش و بندگی خویش دعوت می‏کرد، فرعون عصر موسی بن عمران علیه‏السلام است. قرآن شریف در ضمن شرح قضایای موسی علیه‏السلام، به سخنان غرورآمیز و ناروای فرعون اشاره کرده و داعیه خدایی‏اش را تصریح نموده است.
اذهب الی فرعون انه طغی فقل هل لک الی أن تزکّی و اهدیک الی ربّک فتخشی فأراه الآیة الکبری فکذّب و عصی ثم أدبر یسعی فحشر فنادی فقال انا ربکم الأعلی ؛(65)
خداوند به موسی علیه‏السلام دستور داد به سوی فرعون برو که سخت طغیان کرده است، به او بگو:
آیا میل داری که از این پلیدی پاک شوی و تو را به راه پروردگارت هدایت کنم تا مگر از عظمت او بترسی و در برابرش سر تعظیم فرود آوری؟
موسی علیه‏السلام طبق دستور الهی آمد و معجزه بزرگ خود را ارائه کرد، ولی فرعون به جای آنکه بیدار شود و از این فرصت سعادت استفاده کند، موسی علیه‏السلام را تکذیب نمود و همچنان به عصیان و طغیان خود ادامه داد و از موسی و خدای موسی روی گردانید و به کوشش‏های تازه‏ای دست زد.
رجال بزرگ مملکت را گرد آورد و دیوانه‏وار سخن سابق خود را تکرار کرد و فریاد کشید:
من پروردگار بزرگ شما هستم.
فرعون به این قناعت نکرد که تنها ادعای خدایی خویش را تکرار کند و داعیه الهیت خود را بازگو نماید، بلکه صریحا لب به تهدید موسی علیه‏السلام گشود و در کمال صراحت به وی گفت:
اگر برای خود معبودی غیر از من برگزینی، تو را مانند دگران به زندان خواهم کشید.
قال لئن اتّخذت الها غیری لأجعلنّک من المسجونین.(66)
اگر موسی علیه‏السلام یک فرد عادی می‏بود، باید از خشم و خشونت فرعون ستمگر بهراسد و از تهدید وی خود را ببازد، ولی موسی علیه‏السلام پیامبر برگزیده خداوند است، موسی علیه‏السلام مانند سایر پیامبران الهی متکی به نیروی لایزال حضرت حق است. او برای آزادی و نجات انسان‏ها مبعوث شده و موظف است با تمام قدرت در مقابل خودسری‏های فرعون مقاومت کند و مردم بدبخت را از اسارت و بندگی مستبد مصر رها سازد.
موسی علیه‏السلام در برابر تهدیدهای خشن فرعون نه تنها خود را نباخت و شخصیت خود را گم نکرد، بلکه بر عکس، با صراحت بیشتر و اطمینان فزونتری با وی سخن گفت و بزرگترین جرم او را، که برده ساختن مردم بود، به رخش کشید و فرمود:
و تلک نعمة تمنّها علی أن عبّدت لنی اسرائیل؛(67)
تو بنی‏اسرائیل را به زور و فشار، بنده و برده ساخته‏ای و این عمل ظالمانه‏ات را نعمت می‏پنداری که بر من منت می‏نهی!
موسی علیه‏السلام به حول و قوه خداوند جهان، با فرعون مدعی الهیت در افتاد و سرانجام او را از کرسی غرور به زیر آورد و به دست امواج نیل سپرد و به حیات ننگینش خاتمه داد و مردم را از بندگی و پرستش یک فرد مستبد خودپرست آزاد ساخت.
نتیجه آن که اولین گروه منحرف از راه یکتاپرستی و توحید در عبادت، کسانی بودند که بر اثر فشار و تهدید، به خدایی موجودات اعتراف کردند و با اجبار و بی‏میلی آنها را پرستش نمودند و در برابرشان به سجده افتادند.
بدبختانه، در طول قرنهای متمادی، مردم بسیاری در روی کره زمین به این اسارت و سیه‏روزی گرفتار بودند.(68)