تربیت
Tarbiat.Org

حکایات منبر « داستان‏های شیرین و حکایات خواندنی در محضر استاد سخن، زبان گویای اسلام مرحوم فلسفی رحمة الله علیه »
محمد رحمتی شهرضا

توحید افعالی‏

برای آنکه خوانندگان محترم به گوشه‏ای از مقام توحید افعالی مردان عالی‏مقام الهی در زمینه اضطرار، واقف بشوند، در این جا مختصری از زندگی افتخارآمیز و پرفراز و نشیب حضرت ابراهیم علیه‏السلام بیان کرده و به مبارزات او با بت و بت‏پرستی و خطراتی که در سر راهش پیش آمد، اشاره می‏نماییم.
بت‏شکنی ابراهیم از جمله مبارزات آن حضرت و افروختن آتش برای سوزاندن ابراهیم از جمله قضایایی است که برای آن حضرت پیش آمد و در این جا به استناد بعضی از آیات و روایات، جریان امر، به اختصار توضیح داده می‏شود.
در یکی از عیدهایی که مردم از شهر خارج می‏شده و به صحرا می‏رفتند، ابراهیم علیه‏السلام عذر مزاجی آورد و در شهر ماند و از فرصت نبودن مردم استفاده نمود، به بتخانه رفت، تمام بت‏ها را به استثنای بت بزرگ شکست و وسیله‏ای که با آن بت‏ها را شکسته بود، به گردن بت بزرگ افکند.
مردم که از صحرا برگشتند و به بتکده رفتند، بت‏ها را شکسته یافتند، فریاد برآوردند، شهر به هم ریخت، طوفانی برپا شد، ابراهیم را عامل این کار شناختند و او را برای محاکمه در حضور مردم آوردند.
قالوا أأنت فعلت هذا بآلهتنا یا ابراهیم قال بل فعله کبیرهم هذا فاسألوهم ان کانوا ینطقون فرجعوا الی انفسهم فقالوا انکم أننتم الظالمون؛(34)
گفتند: ای ابراهیم! آیا تو با خدایان ما چنین کردی؟
پاسخ داد: بت بزرگ مرتکب این کار شد. از بت‏ها سوال کنید، اگر می‏توانند سخن بگویند!
امام صادق علیه‏السلام قسم یاد کرد که بت بزرگ مرتکب این کار نشده بود و ابراهیم هم دروغ نگفته بود.
عرض شد: این که می‏فرمایید چگونه است؟
حضرت فرمود: فرمود: ابراهیم علیه‏السلام فرمود: اگر بت بزرگ نطق می‏کند، این کار را انجام داده است و اگر نطق نمی‏کند، مرتکب کاری نشده است.(35)
نمرود و مردم پس از مشورت و تبادل فکر به این نتیجه رسیدند که مجازات گناه بزرگ ابراهیم این است که در آتش سوزانده شود. افکار عمومی کیفر سوزاندن را پذیرفت و این شعار زبانزد همگان گردید:
قالوا حرّقوه و انصروا آلهتکم ان کنتم فاعلین؛(36)
گفتند: او را بسوزانید و خدایان خود را یاری نمایید.
سوزاندن ابراهیم به نام خدایان، رنگ مذهبی به خود گرفت. از این رو بت‏پرستان به احترام بت‏ها در تهیه هیزم شرکت کردند. حتی کسانی که مریض و در شرف مرگ بودند، با وصیت مقداری از ماترک خود را برای خرید هیزم و سوزاندن ابراهیم اختصاص دادند. جمع‏آوری هیزم مدتی به طول انجامید و ابراهیم در طول آن مدت زندانی بود. پس از آن که به مقدار کافی هیزم از نقاط دور و نزدیک جمع‏آوری گردید و بر روی هم انباشته شد، در موعد مقرر، شعله‏هایی را برافروختند و در نتیجه دریایی از آتش به وجود آمد. قبلا منجنیقی ساخته بودند که ابراهیم را در آن بنشانند و در وسط دریای آتش بیفکنند.
روز سوزاندن ابرهیم فرارسید. او را در منجنیق نشاندند تا در نقطه مرکزی آتش بیندازند. لحظات اضطراری برای ابراهیم شروع شد.
کسی که در آن موقع می‏توانست به ابراهیم کمک کند و او را از محیط خطر خارج نماید، جبرئیل امین بود. روایات متعددی با مختصر تفاوت در عبارات رسیده که جبرئیل خود را به ابراهیم رساند و آمادگی خویش را برای یاری او اعلام داشت. از آن جمله این حدیث است:
فالتقی معه جبرئیل فی الهواء و قد وضع فی المنجنیق فقال: یا ابراهیم هل لک الی من حاجة؟ فقال ابراهیم أما الیک فلا و أما الی رب العالمین فنعم؛(37)
جبرئیل در هوا ابراهیم را ملاقات نمود، موقعی که در منجنیق قرار داشت، گفت: ای ابراهیم! آیا به من حاجتی داری!
ابراهیم پاسخ داد: به تو حاجتی ندارم ولی به خداوند عالمیان نیازمند و محتاجم.
ابراهیم دعا کرد و از خدا نصرت طلبید. خداوند خواسته او را اجابت فرمود.
قلنا یا نار کونی برداً و سلاما علی ابراهیم؛(38)
به آتش فرمان رسید که بر ابراهیم سرد و سلامت باش!
ابراهیم علیه‏السلام در موقع اضطرار از غیر خدا حتی از فرشته بزرگ الهی یاری نخواست. فقط از باریتعالی نصرت طلبید و خداوند یاری‏اش فرمود.
درخواست امام سجاد علیه‏السلام در قطعه‏ای از دعای مکارم الاخلاق از پیشگاه باری تعالی این است که خدایا در موقع اضطرار فقط از تو یاری بخواهم و با استعانت از غیر خدا امتحانم منما.(39)