تربیت
Tarbiat.Org

استخاره و کیفیت آن
مرکز غدیر‏‏‏

مفتاح هفتم در بیان استخاره به رقاع است بر خلاف طریق مشهور

و آن چند قسم است:
اول: شیخ طبرسی (رحمةاللَّه علیه) در مکارم الاخلاق از عبدالرحمن بن سیابه روایت کرده است، که در سالی رفتم به مکه معظه و با خود متاعی برده بودم و آن متاع در آن سال کساد بود و کسی به هم نرسید که بخرد، بعضی از اصحاب ما گفتند: که متاع را به مصر بفرست و به کوفه برمگردان، و بعضی گفتند: که به یمن بفرست، پس رفتم به خدمت حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) بعد از آن که از منی به مکه مراجعت کرده بودیم و احوال خود را عرض کردم و پرسیدم که شما چه می‏فرمائید؟
حضرت فرمود که قرعه بزن میان مصر و یمن و تفویض کن امر خود را به خدا و اسم هر شهر که بیرون آید متاع خود را به آنجا بفرست، گفتم فدای تو شوم چگونه قرعه بزنم؟
فرمود: که در یک رقعه بنویس بسم اللَّه الرحمن الرحیم اللّهمّ انت [انّه لااله - خ ل‏] اللَّه لا اله الاّ أنت عالم الغیب و الشّهادة أنت العالم و أنا المتعلّم، فانظرلی فی أیّ الامرین خیر لی حتی أتوکّل علیک فیه و اعمل [فاعمل - خ ل‏] به پس بنویس مصر انشاء اللَّه.
پس در رقعه دیگر همان دعا را بنویس، پس بنویس یمن انشاء اللَّه، پس در رقعه سوم باز همان دعا را بنویس، و بعد از آن بنویس یحبس المتاع و لایبعث الی بلد منهما یعنی: حبس کنم متاع را و به هیچ یک از آن دو شهر نفرستم، پس رقعه‏ها را جمع کن و به یکی از برادران مؤمن خود بده که در جائی پنهان کند از تو، پس دست خود را در آنجا داخل کن و هر یک از آن رقعه‏ها که به دستت می‏آید بیرون بیاور و بر خدا توکل کن، و به آنچه در آن رقعه هست، عمل کن که انشاء اللَّه خیر تو در آن است(114).
و سید نیز این عمل را به سند حسن معتبر از عبدالرحمان روایت کرده است(115).
مترجم گوید: که این عمل خوب است و اعتبار سندش کمتر از ذات الرقاع مشهور نیست، و می‏تواند بود که عمومات احادیث قرعه شامل این بوده باشد، زیرا که احادیث بسیار وارد شده است که در هر امر مشکلی قرعه باید انداخت، و وارد شده است که هر قومی که امر خود را به خدا تفویض کنند البته سهم به حق بیرون می‏آید، خصوصاً در امری که رأیها در آن مختلف شده باشد.
دوم: سید (رضی اللَّه عنه) از حضرت باقر یا صادق (صلوات اللَّه علیهما) روایت کرده است که کسی که خواهد به مساهمه بکند یعنی به قرعه، در سه رقعه این دعا را بنویسد:
اللهمّ فاطر السّماوات و الارض عالم الغیب و الشّهادة الرحمن الرحیم، أنت تحکم بین عبادک فیما کانوا فیه یختلفون، أسألک بحق محمد و آل محمد أن تصلی علی محمد و آل محمد، و أن تخرج لی خیرة [خیر السّهمین - خ ل‏] فی دینی و دنیای و عاقبة أمری و عاجله و آجله، انّک علی کلّ شی‏ء قدیر، ما شاء اللَّه لاحول و لاقوة الاّ باللَّه، صلّی اللَّه علی محمد و آله
پس مطلب خود را در دو رقعه بنویسد اگر دو شق باشد، و اگر نه یکی را کردن و یکی را نکردن بنویسد، اگر یکی از آن دو رقعه بیرون آید به آن عمل کند، و اگر غفل بیرون آید آن را بیندازد و دیگری را بیرون آورد و به آن عمل کند(116).