تربیت
Tarbiat.Org

منازل الآخرة (حکایات و روایات مرگ و عالم پس از مرگ)
حاج شیخ عباس قمی (رضوان الله علیه)

فصل پنجم: بیرون آمدن از قبر

یکی از مواقع هولناک قیامت ساعتی است که انسان از قبر خود بیرون می‏آید و این ساعت یکی از آن سه ساعتی است که سخت‏ترین ساعات و وحشتناکترین آنها برای فرزندان آدم است.
حق تعالی در سوره معارج فرمود: فذرهم یخوضوا و یلعبوا - الی آخر السورة(15)؛ یعنی ایشان که در باطل خود فرو رفته‏اند بحال خود واگذار تا بازی کنند و روز خود را ملاقات کنند روزی که از آنها دعوت شده و روزی که از قبرهای خود با شتاب بیرون می‏آیند. تا بسوی پرچمی که بر افراشته شده بسرعت روان شوند، چنانکه لشکر پراکنده که علم را برپا ببینند به جانب آن شتاب کنان می‏روند، در حالیکه چشمانشان فرو افتاده که نمی‏توانند از هول نظر کنند، و خواری بر ایشان چیره شده و این است آن روزیکه وعده داده می‏شدند.
از ابن مسعود روایت شده که گفت: من در خدمت حضرت امیرالمؤمنین (ع) نشسته بودم که آن جناب فرمود: همانا در قیامت پنجاه موقف است هر موقفی هزار سال؛ موقف اول بیرون آمدن از قبر است که هزار سال با بدن برهنه و پای برهنه با حال گرسنگی و تشنگی در جائی نگهداری می‏شوند، پس هر که از قبر خود با ایمان بخدا و به بهشت و دوزخ و بعث و حساب و قیامت بیرون آید و بخدا و پیامبر اقرار کند از تشنگی و گرسنگی نجات خواهد یافت.
و حضرت امیرالمؤمنین (ع) در نهج البلاغه فرموده: و ذلک یوم یجمع الله فیه الاولین و الآخرین لنقاش الحساب و جزاء الاعمال خضوعاً قیاماً قد الجمهم العرق و رجفت بهم الأرض و احسنهم حالاً من وجد لقدمیه موضعاً و لنفسه متسعاً(16)
روزی که خداوند خلق اول و آخرین را برای رسیدگی به حساب و اعمالشان در یک جا جمع فرماید و حال مردم در آن روز به این نحو است که خاضع و فروتن ایستاده‏اند، و عرقهای ایشان تا دهنهای ایشان رسیده و زمین ایشان را به سختی و شدت می‏جنباند و از میان مردم حال آن کسی خوب است که برای قدمهای او جایی باشد و به قدر کافی توان نفس کشیدن را داشته باشد.
و شیخ کلینی از حضرت صادق (ع) روایت کرده که مثل مردم هنگام ایستادن در روز قیامت مانند تیر است در ترکش؛ یعنی همچنانکه تیرها را دسته کرده در ترکش جای می‏دهند به حدی که از تنگی تکان نمی‏خورند، همین طور جای آدمی در آن روز به حدی تنگ است که توان حرکت از جای خود ندارد.
و بالجمله این موقف، موقفی عظیم و شایسته است. در اینجا مطالبی را پیرامون اشخاصی که از قبر بیرون می‏آیند بیان می‏کنیم.
1- شیخ صدوق روایت کرده از ابن عباس از حضرت رسول صلی الله علیه و آله که آن حضرت فرمود: کسی که در ولایت و امامت علی شک دارد روز قیامت در حالی برانگیخته می‏شود که در گردنش طوقی از آتش باشد که دارای سیصد شعبه است که بر هر شعبه‏ای از آن، شیطانی باشد که روترش کند در روی او و آب دهن افکند در صورت او.(17)
2- شیخ کلینی از حضرت امام محمد باقر (ع) روایت کرده که خداوند تبارک و تعالی روز قیامت مردمانی را از قبرهایشان برمی‏انگیزد که دستهایشان به گردنهایشان بسته شده بحدی که توان کوچکترین چیزی را ندارند و فرشتگان با ملامت و سرزنش به آنها می‏گویند اینها مردمی هستند که حق خداوند را در اموالشان ندادند.
3- شیخ صدوق از حضرت رسول صلی الله علیه و آله در حدیث طولانی روایت کرده که هر کس بین دو نفر نمامی و سخن چینی کند خداوند در قبر آتشی بر او مسلط می‏سازد که بسوزاند او را تا روز قیامت؛ پس چون از قبر خود بیرون آید مسلط فرماید حق تعالی بر او چهار مار سیاه بزرگی که گوشت او را با دندان بکند تا داخل جهنم شود.(18)
4- و نیز از آن حضرت روایت کرده که هر چشم خود را از نگاه کردن به زن نامحرم پر کند حق تعالی او را روز قیامت در حالی محشور می‏سازد که او را به میخهای آتشین کشیده باشند و سپس امر شود که او را به سمت آتش برند.
5 - و نیز از آن حضرت صلوات الله علیه روایت کرده که فرمود: خداوند روز قیامت شرابخوار را با روی سیاه و چشمهای کبود و دهان کج محشور می‏گرداند در حالی که آب از دهانش می‏ریزد و زبان او را از قفایش بیرون کرده‏اند.
و در علم الیقین محدث فیض است که روایت شده در صحیح که شارب الخمر محشور می‏شود روز قیامت در حالی که کوزه‏ای در گردنش است و قدح در دستش و بویش گندیده‏تر است از هر مرداری که بر زمین است، لعنت می‏کند او را هر که می‏گذرد بر او از خلایق.(19)
6- شیخ صدوق از حضرت رسول صلی الله علیه و آله روایت کرده که فرمود: روز قیامت شخص دو رو و دو رنگ را می‏آورند در حالی که زبانش از پشت سرش بیرون آمده و زبان دیگر از جلو رویش در حالی آتش از دهانش شعله‏ور است و می‏گویند این مجازات دو روئی و دو زبانی است.
و بدان که چیزهایی که برای این موقف سودمند است، بسیار است و ما به چند نمونه از آن اشاره می‏کنیم:
1- در حدیثی وارد شده که هر که جنازه‏ای را تشییع کند، حق تعالی بر او ملائکه‏ای موکل فرماید که با ایشان رایاتی باشد و تشییع کنند او را از قبرش تا محشرش.
2- شیخ صدوق از حضرت صادق (ع) روایت کرده که هر کس از مؤمنی اندوهی را برطرف کند، حق تعالی بر طرف کند از او اندوه‏های آخرت را و بیرون آید از قبر خود در حالیکه دلش خنک و سرد باشد.
3- شیخ کلینی و صدوق از سُدیر صیرفی روایت کرده‏اند در خبر طولانی که گفت: حضرت صادق (ع) فرمود: که چون حق تعالی مؤمن را از قبرش بیرون آورد، بیرون شود با او مثالی یعنی قالبی و کالبدی که پیش روی او باشد، پس مؤمن هر چه بیند، هولی از هولهای روز قیامت، آن مثال به او می‏گوید: اندوهناک مشو و مترس و مژده باد تو را به سرور و کرامت از حق تعالی. و پیوسته او را بشارت دهد تا در مقام حساب؛ پس حق تعالی حساب آسانی از او بگیرد و او را به بهشت فرمان دهد و آن مثال در جلو او باشد.
پس مؤمن به او گوید: خدا رحمت کند تو را خوب رفیقی برای من بودی؛ از قبر با من بیرون آمدی و پیوسته مرا به سرور و کرامت از حق تعالی بشارت دادی تا دیدم من آن را. پس تو کیستی؟ گوید: من آن سرور و شادی هستم که بر قلب برادر مؤمن خود در دنیا وارد کردی؛ حق تعالی مرا خلق فرموده تا تو را بشارت دهم.
4- و نیز شیخ کلینی از حضرت صادق (ع) روایت کرده که فرمود: هر که برادر مؤمن خود را لباس زمستانی یا تابستانی بپوشاند، و آنکه بر او سختیهای مرگ را آسان کند، و گشاد کند قبر او را و آنکه وقتی که از قبر خود بیرون آید فرشتگان را با مژده ملاقات کند؛ یعنی ملائکه او را بشارت دهند و اشاره به همین است آیه شریفه: و تتلقیهم الملائکه هذا یومکم الذی کنتم توعدون.
5- سید بن طاووس در کتاب اقبال از حضرت رسول صلی الله علیه و آله روایت کرده که هر کسی که در ماه شعبان هزار مرتبه بگوید: لا اله الا الله و لا نعبد الا ایاه مخلصین له الدین و لو کره المشرکون حق تعالی برای او عبادت سال را بنویسد و گناه او را محو کند و روز قیامت از قبرش بیرون بیاید در حالی که چهره‏اش مانند ماه شب چهارده درخشان باشد.
6- خواندن دعای جوشن کبیر در اول ماه رمضان است.
شایسته است که ما در اینجا چیزی که مناسب مقام است نقل کنیم: شیخ اجل امین الدین طبرسی (رحمه الله علیه) در مجمع البیان از براء بن عازب نقل کرده که معاذ بن جبل نشسته بود نزدیک حضرت رسول صلی الله علیه و آله در منزل ابی‏ایوب انصاری. پس معاذ گفت: یا رسول الله خبر ده مرا از قول حق تعالی یوم ینفخ فی الصور فتأتون افواجاً(20) یعنی روزی که دمیده شود در صور پس فوج فوج بیائید. حضرت فرمود: ای معاذ سؤال کردی از امر عظیمی، بعد فرمود: ده صنف از امت من متفرق و پراکنده محشور می‏شوند که خداوند ایشان را از مسلمانان جدا کرده و تغییر صورتشان را به این صورتها تغییر داده است بعضی به صورت بوزینه باشند، بعضی به صورت خوکها، بعضی نگونسار باشند، به این طریق که پاهایشان از بالا و صوتهایشان از زیر و ایشان را با صورتهایشان به محشر بکشند، بعضی کور باشند که رفت و آمد کنند، بعضی کران و گنگان باشند که چیزی نفهمند، بعضی زبانهایشان بمکند در حالی که چرک و خون از دهانشان جاری باشد بعضی با دستها و پاهای بریده محشور شوند، بعضی به تنه‏های درخت آتشین آویخته باشند بعضی از مردار، گندیده‏تر باشند بعضی پوشیده باشند از قطران که تمام اندام ایشان را گرفته و پیراهنها به پوستهای ایشان چسبیده باشد پس آنهائی که به صورت بوزینه‏اند اشخاصی هستند که سخن چینی و نمامی می‏کردند. و آنهائی که به صورت خوکها باشند کسبهای حرام داشتند و اما آنان که نگونسارند پس خورندگان ربا می‏باشند. و آنان که کورند کسانی‏اند که با ستم داوری کرده‏اند و آنان که کر و گنگ می‏باشند اشخاصی هستند که دچار عجب و خودبینی‏اند آنان که زبانهایشان را می‏مکند علما و قاضیانند که اعمالشان مخالف با گفتارشان می‏باشد و آنان که دستها و پاهایشان بریده شده کسانی‏اند که همسایگان خود را آزار داده‏اند و آنان که به دار آتشین آویخته شده‏اند کسانی هستند که سعایت و سخن چینی می‏کنند و آنان که از مردار گندیده‏ترند اشخاصی‏اند که حق خدا را که در اموالشان بوده نداده‏اند و آنان که جبه‏هائی از قطران بر تن دارند مردم خودخواه و مغرورند.