صفت هفتم، قطع رحم است، و سبب آن یا عداوت است یا بخل و خِسّت و به اجماع علما از جمله محرمات عظیمه و موجب عذاب آخرت و بلای دنیای دنیه است و از اخبار و تجربه مستفاد شده که این صفت باعث فقر و پریشانی و کوتاهی عمر میشود، و در مذمت آن بس که حق تعالی در قرآن مجید قاطع رحم را لعن فرموده(156) و در حدیث نبوی است که دشمنترین اعمال بسوی خدا شرک بخدا است و بعد از آن قطع رحم، و مرویست که در کتاب امیر المومنین (علیه السلام) نوشته بود که سه خصلت است که صاحب آنها نمیمیرد تا وبال آنها را ببیند، سرکشی و قطع رحم، و قسم دروغ، و ثواب هیچ طاعتی زودتر از صله رحم بصاحب آن نمیرسد.
صله رحم
و ضد آن صله رحم است که باتفاق واجب است و افضل طاعات و اعظم عبادات است، و تأکیدات بسیار در باب آن در آیات و اخبار شده است.
و روایت شده که هر که خواهد خدا عمر او را زیاد و روزی او را وسیع گرداند باید صله رحم بجا آورد، و از حضرت صادق (علیه السلام) منقول است که صله رحم حساب روز قیامت را آسان و عمر را طولانی میکند، و از بلاها آدمی را محافظت مینماید، و اخبار به این مضمون بسیار وارد شده است و معاینه هم ثابت است که صله رحم باعث زیادتی عمر و وسعت رزق و جمعیت اموال میگردد. و بدانکه: مراد به رحم هر خویش نسبی است که به خویشی معروف باشد اگر چه نسبت بسیار دوری داشته باشد، و قطع رحمی که حرام است آن است که آزار رسانی به او بگفتار یا کردار مثل آنکه ناخوش بگوئی به او که دل شکسته شود یا بد رفتاری کنی با او، یا او را احتیاجی و ضرورتی باشد به سکنایی یا خوراکی یا لباسی یا نحو آن، و تو با قدرت مضایقه کنی یا کوتاهی کنی در دفع ظلم ظالم از او، و از راه حسد و کینه از او کناره کنی و در وقت آمدن او را از سفر به دیدن او نروی، و به عیادت او اگر ناخوش باشد، و به تعزیه او، اگر مصیبتی داشته باشد حاضر نشوی و امثال اینها، و صله رحم ضد آنها است مثل آنکه خود را از سخن درشت و کردار زشت نسبت به او نگاه داری و او را به مال و دست و زبان اعانت کنی و با او آمد و شد کنی و از احوال او پرسش نمائی.