تربیت
Tarbiat.Org

مقامات العلیه (مختصر معراج السعاده نوشته ملا احمد نراقی)
حاج شیخ عباس قمی (رضوان الله علیه)

3- ظلم‏

صفت سوم، ظلم است که عبارت است از ضرر و اذیت رسانیدن بغیر بدون جهت شرعی، و باعث آن اگر عداوت و کینه باشد از نتایج قوه غضبیه است، و اگر حرص و طمع در مال باشد از نتایج قوه شهویه است، و به اجماع طوایف عالم، ظلم قبیح و از همه معاصی اعظم است، و در مواضع کثیره از قرآن بر ظالمین لعن شدید و در اخبار متکثره ذم عظیم شده و تهدید بر آن ثابت است البته ظالم سزاوار لعن است و پیوسته لعن شدید به روح پلید او می‏رسد.
تفو بر چنان ملک و دولت بود - که لعنت بر او تا قیامت بود
نماند ستمکار بد روزگار - بماند بر او لعنت کردگار
و در خبر است که: ظلم و جور در یک ساعت بدتر است در نزد خدا از شصت سال گناه. و هر که از مکافات ظلم بترسد البته از ظلم باز می‏ایستد، چه منتقم حقیقی البته انتقام هر ظلمی را می‏کشد و مکافات ظالم را می‏رساند:
آتش سوزان نکند با سپند - آنچه کند دود دل مستمند
هان ای آنکه زمام اختیار مردم را در دست داری تا بیچارگان نیازاری که کس بیکسان در مقام آزار تو برآید.
بسی بر نیاید که بنیاد خود - بکند آنکه بنهاد بنیاد بد
خرابی کند مرد شمشیر زن - نه چندانکه آه دل پیر زن‏
چراغی که بیوه زنی بر فروخت - بسی دیده باشی که شهری بسوخت‏
و از این جهت است که سلطان محمود غزنوی می‏گفته که من از نیزه شیر مردان این قدر نمی‏ترسم که از دوک پیر زنان.(149) و بدانکه آنچه بکاری می‏دروی و از تخم تلخ میوه شیرین برنمی‏داری.
هقان سالخورده چه خوش گفت با پسر - که ای نور چشم من بجز از کشته ندروی‏
مثنوی:
چونکه بد کردی ز بد ایمن مباش - زانکه تخم است و برویاند خداش‏
از مکافات عمل غافل مشو - گندم از گندم بروید جو ز جو
هیچ گندم کشته‏ای جو بر دهد - یا شنیدی اسب کره خر دهد
سعدی:
اگر بد کنی چشم نیکی مدار - که هرگز نیارد گز انگور بار
نپندارم ای در خزان کشته جو - که گندم ستانی به وقت درو
رطب ناورد چوب خرزهره(150) بار - چو تخم افکنی بر همان چشم دار
و نیز بدان، همچنان که ظلم مذموم و فاعل آن در دنیا و آخرت ملوم است. همچنین است اعانت ظالم را بر ظلم و راضی شدن به ظلم او، و حضرت صادق (علیه السلام) فرموده که: هر که ظلم کند و هر که یاری ظالم کند و هر که بظلم او راضی باشد هر سه ظالم و با هم در ظلم شریکند و نیز مروی است که: چون روز قیامت شود منادی ندا کند که کجایند ظالمان و کسانی که شبیه ظالمانند حتی آن کسی که قلمی از برای ایشان تراشیده یا دواتی برای ایشان لیقه کرده باشد، پس همگی را در تابوتی از آهن جمع سازند و در آتش جهنم اندازند و احادیث در باب ترک اعانت ظلمه بسیار وارد شده، و بس است در اینجا همین حدیث که اعانت مکن ایشان را در بنای مسجد.(151)
عدالت
و ضد ظلم، عدالت به معنی اخص است که بازداشتن خود باشد از ستم بر بندگان و دفع ظلم از ایشان بقدر امکان، و شرافت این صفت از حیز وصف بیرون است و در آیات و اخبار کثیره امر به عدل و داد و مدح و ترغیب بر آن شده، و عدالت در یک ساعت بهتر است از عبادت هفتاد سال و فواید عدالت از آن بیشتر است که در این مختصر جزئی از آن ذکر شود، و بتجربه و عیان ظاهر شده که این شیوه مرضیه مایه تحصیل دوستی نزدیک و دور و باعث مشهور شدن است در اطراف و اکناف، چنانچه می‏بینیم که زیاده از هزار و سیصد سال است که نوشیروان عادل در بستر خاک خفته و زبان مردم بنام نامیش مزین گردیده و طناب عمر چندین هزار پادشاه به تیغ اجل گسسته و هنوز آوازه زنجیر عدلش در گنبد گردون پیچیده است، پس ای جان عزیز من:
منه دل بر این دولت پنج روز - به دود دل خلق خود را مسوز
چنان زی که ذکرت بتحسین کنند - چه مردی نه بر گورت لعنت کنند
نباید به رسم بد، آیین نهاد - که گویند لعنت بر او که این نهاد